غنی و حمدالله محب ولسوالیها را به طالبان واگذار کردند تا بقای کابل را طولانیتر کنند. آنان تصور میکردند که نیروها از ساحات آسیب پذیر و ولسوالیها به شهرها تجمع کنند تا ماشین جنگی طالبان به سمت شهرها از حرکت بیافتد.
طبق رویای غنی و محب، قرار بود این کار بقای کابل را تضمین کند، چون شهرها توسط نیروهای که از ولسوالیها میآیند به آسانی حفاظت میشوند.
رویای خام غنی و محب با یورش و تهاجم سنگین طالبان برهم خورد و سپس افراد گماشته شده توسط حمدالله محب، شهرها و ولایات را بدون درگیری به طالبان سپردند. محب با راه اندازی جنگ رسانهای با پاکستان، آن دولت شیطانی را بیشتر شوراند تا جنگجویان خوابیده در مدارس پاکستان را برای تصرف شهرها به افغانستان بفرستد.
اکنون همه چیز واضح و روشن است.
مسوولان دولتی که تحت نفوذ محب و غنی استند، بدون درگیری به طالبان تسلیم میشوند. طالبان ولایات شرقی و مرکزی را تصرف شده حساب میکنند، چون به دلیل تعلقات قومی، در آن ولایات مقاومت چندانی در برابر طالب صورت نمیگیرد.
در میان هزارهها، کریم خلیلی با طالبان در تماس است و ساحات تحت نفوذ خلیلی بدون درگیری به طالبان واگذار میشوند.
در ولایات شرقی از ننگرهار تا خوست و پکتیا نیز «مشران» پا درمیانی میکنند تا بدون درگیری به طالبان تسلیم شوند.
فعلاً بیشترین نیروی جنگی در مزارشریف مستقر است. اگر از همین امروز، رهبران سیاسی شمال در مزارشریف صفوف را از نفوذیهای غنی و محب تصفیه نکنند، این شهر در برابر توطئه و طالب دوام نمیآورد.
اکنون فرصت آخر است!
مختار وفایی
0 Comments