صبح روز یکشنبه بیستم جون، با پیامی از روستای ما در شمال افغانستان بیدار شدم. دوستی از روستا چنین نوشته بود: «سلام، روستای خواجه سکندر بدون درگیری به تصرف طالبان درآمد. این پیام را از ساحۀ زیر کنترول امارت اسلامی برای شما مینویسم.»
این پیام مرا
سراسیمه ساخت. نه به دلیل تعلقی که تا اکنون با آن روستا دارم. به این دلیل که چند
روز قبل از آن، پدر و مادرم که در شهر مزارشریف زندگی میکنند، پس از شیوع گستردۀ
موج سوم کرونا در شهر، به روستا رفتند. پدر و مادرم قبل از رفتن به روستا با من
تماس گرفتند و گفتند، روستا آرام و عاری از ویروس است. آنجا تردد و تجمعات اندک
است و برای همین مدتی به خانۀ روستایی شان میروند.
من هنوز خاطرات
ماه آگست 1998، زمانی که طالبان برای نخستینبار روستای ما را تصرف کردند و مردان
روستا را شکنجه کردند به یاد دارم. درآن روز پدرم موفق شد از روستا فرار کند و به
کوهها پناه ببرد.
پس از دریافت پیام
از روستا، تلاش کردم با پدرم تماس بگیرم. شمارههای تماس پدر و مادرم خاموش بودند
و این مرا بیشتر از هر خبر دیگری که هر لحظه دریافت میکردم درهم میفشرد. بعدتر شماره
تماس پدرم فعال شد و موفق شدم با او صحبت کنم.
پدرم گفت، نیروهای
دولتی و قیام کنندگان مردمی، به دلیل عدم دریافت حمایت از حکومت مرکزی، در مقابل
هجوم طالبان تاب نیاوردند و سنگرهای شان را قبل از درگیری ترک کردند. پدرم گفت، تا
اکنون که چند ساعت از سقوط روستا به دست طالبان میگذرد، خبری از شکنجه و کشتار
نیست.
ساعتی بعد که دوباره
تماس گرفتم، پدرم گفت، طالبان در نخستین اقدام به همه مردم هشدار داده اند که هر
نوع اسلحهای را که در اختیار دارند به این گروه بسپارند، در غیر آن جزای سنگینی
در انتظار شان خواهد بود. طالبان همچنان اعلام کردند که مردم باید مالیات، ذکات و
عشر مزارع و داراییهای شان را به این گروه بسپارند.
اکنون دو هفته از
آن اتفاق میگذرد و فرماندهان طالبان هر روز دستور جدیدی را روی زندگی و کار مردم
وضع میکنند.
ظاهر نظری که
فرماندهی نیروهای مردمی برعلیه طالبان را در شهرستان شولگره به عهده داشت میگوید
که طالبان پس از تصرف شولگره، خانههای مربوط به او سربازانش را ویران کرده اند و
روی بستگان و خویشاوندان شان نیز جریمههای سنگین وضع کرده است.
به گفته ظاهر
نظری، طالبان از خانوادههای که یکی از بستگان و یا اعضای آنان در نهادهای دولتی
کار میکنند، درخواست کرده است که یا یک میل اسلحه به این گروه تحویل دهند یا یک
مرد جنگجو به این گروه بسپارند. بیشتر خانوادهها به دلیل اینکه توانایی خریداری
یک میل اسلحۀ کلاشنکوف که در بازار سیاه در افغانستان حدود دو هزار دلار آمریکایی
خرید و فروش میشود ندارند، مجبور اند یک مرد جنگجو در اختیار این گروه بگذارند.
در تازه ترین مورد
، صبح روز جمعه دوم جولای، مبلغان طالبان از طریق بلندگوهای مساجد، قوانین جدیدی
را به باشندگان شهرستان شولگره ابلاغ کردند: «مردها نباید ریش خود را بتراشند و یا
کوتاه کنند. زنها حق ندارند بدون محرم در بیرون از خانه پا بگذارند. مردها باید
هنگام پنج وقت نماز، در مساجد حاضر باشند و همه مغازهها در این هنگام تعطیل شوند.
تماشای تلویزیون خلاف شریعت است و باید تلویزیونها خاموش باشند. بانکهایی که به دهقانان
و کسبهکاران قرضههای کوچک میدهند و سود اخذ میکنند، به این دلیل که کارشان
خلاف دستورات دینی است باید تعطیل شوند.»
به گفته ظاهر
نظری، در مرکز شولگره یک بازار زنانه به نام « بازار عاشقان و عارفان» بود که در این بازار زنان به خرید و فروش اجناس از جمله
وسایل آرایش و لباسهای سنتی و محلی میپرداختند. این بازار، در نخستین ساعات پس
از تصرف شولگره به دست طالبان، توسط جنگجویان این گروه تخریب شد.
آیا طالبان تغییر
کرده اند؟
حاکمیت پنج ساله
طالبان در افغانستان از 1996 تا 2001، نمونهای واضحی از یک حکومت اسلامی عقبگرا،
مستبد، بسته و قرونوسطایی بود. طالبان هم در آن زمان و هم حالا، تلاش میکنند با
وضع قوانین سختگیرانه، از یکسو حاکمیت مطلق بر زندگی مردم داشته باشند و از سوی
دیگر حمایت لایههای مختلف جامعه را برای دوام حاکمیت شان بدست بیاورند. به طور نمونه،
یک هفته قبل و پس از آنکه این گروه، شهرستان دولتآباد را در بلخ تصرف کرد، ضمن
وضع قوانین سختگیرانه و مذهبی شبیه به بقیه مناطق، به همه مغازه داران دستور داده
شد که اجناس شان را به نرخ ارزان بفروشند. محمد رسول یک باشنده دولتآباد میگوید
که طالبان به مغازهداران دستور داده اند که یک کیلو گاز باید35 افغانی فروخته
شود، در حالی که مغازهداران، یک کیلوگاز را از شرکتهای بزرگ وارداتی، 40 افغانی
خریداری میکنند.
به دلیل درگیری
نظامی در شاهراههای افغانستان و کاهش واردات از بنادر، قیمت مواد اولیه در این
کشور افزایش یافته است. طالبان برای بدست آوردن حمایت مردم و کسب رضایت آنان، با
توسل به زور و تهدید، از مغازهداران و تاجران محل میخواهند که اجناس شان را ارزانتر
از نرخی که خریداری کرده اند بفروشند.
کاظم امینی
نویسنده و فعال مدنی در ولایت فاریاب میگوید
که گروه طالبان پس از آنکه به تاریخ 24 جون شهرستان شیرین تگاب را تصرف کرد، قوانین
سختگیرانهای روی مردم وضع نمود.
براساس دستورات فرماندهان
طالبان به ساکنان شیرینتگاب که تحت عنوان «ابلاغیۀ امارت اسلامی» منتشر شده، تمامی
مدارس و مکاتب دخترانه فقط تا کلاس سوم باز میمانند و بقیه مسدود میشوند. مغازههایی
که وسایل آرایش زنانه میفروشند باید مسدود شوند و فروش گوشت مرغ که در خارج از
افغانستان ذبح شده است نیز قطعاً ممنوع است. در این ابلاغیه همچنان تذکر داده شده
است که هیچ زنی حق ندارد بدون محرم شرعی به بیرون از خانه قدم بگذارد و مغازهدارها
نیز حق ندارند به زنان وسایل آرایش و لباس بفروشند.
این نمونهای از
حاکمیت طالبان در همه مناطق زیر سلطه این گروه است. کسانی که حاکمیت پنج ساله
طالبان را در افغانستان تجربه کرده اند، میگویند که تغییری در باور و اعتقاد این
گروه به نحوۀ حکومتداری و سلطه بر مردم نیامده است.
صدیقالله توحیدی
مسوول کمیته مصوونیت خبرنگاران افغانستان میگوید که در چند ماه اخیر و پس از شدت
یافتن حملات طالبان، 20 رسانه شنیداری و دیداری در شمال افغانستان از فعالیت
بازمانده اند. آقای توحیدی میگوید که باور طالبان به رسانه و آزادی بیان نسبت به
بیست سال قبل هیچ تغییری نکرده و این گروه هیچ صدایی را به جز آنچه خودشان باور
دارند نمیپذیرند.
آقای توحیدی میگوید
که طالبان به جز پخش تلاوت قرآن و خبرهای مربوط به فعالیتهای خودشان، بقیه برنامههای
رسانهها را در مناطق زیر سلطه شان ممنوع کرده اند.
توحیدی میگوید که
رسانهها و خبرنگاران در مناطق تحت سلطه طالبان تنها دو گزینه دارند: یا فعالیت
شان را متوقف کنند یا براساس دستور و سلیقه طالبان کار کنند.
مختار وفایی
0 Comments