«پدرم به من دیگر اجازۀ کار با تلویزیون انعکاس را نمیدهد. پدرم میگوید: نمیخواهم ترا در کفن ببینم. به من اطمینان بده که زنده به خانه بر میگردی، تا من به تو اجازه دهم که دوباره کار خود را با تلویزیون آغاز کنی.»
بعد از ظهر روز
دوم مارس، شهناز رووفی، سعدیه سادات و مرسل وحیدی سه تن از کارمندان تلویزیون محلی
انعکاس در جلالآباد، شهری در شرق افغانستان، محل کارشان را به قصد خانه ترک
کردند. چند لحظه بعد، افراد مسلح نقابپوش، شهناز و سعدیه را در مقابل چشمان مردم،
در روی جاده تیرباران کردند و از ساحه متواری شدند. در حالی که هنوز خبر این
رویداد به مسئولان تلویزیون و خانوادهها نرسیده بود، مرسل نیز در یکی دیگر از کوچههای
شهر هدف تیراندازی قرار گرفت. تنهای تیرباران شدهی هر سه همکار، به نزدیکترین بیمارستان
شهر منتقل شدند، اما به دلیل شدت جراحات شدید و خونریزی زیاد، قلبهای شان در چند
دقیقه پس از رویداد، برای همیشه ایستادند.
این سه کارمند
تلویزیون انعکاس در حالی ترور شدند که به تازگی ترس و وحشت ترور ملاله میوند،
خبرنگار دیگر این رسانه که در دهم دسامبر سال 2020 در وسط همین شهر تیرباران شد،
اندکی فروکش کرده بود.
فردای این رویداد،
همه زنانی که در این شبکه به حیث خبرنگار و کارمند فعالیت میکردند، از کار دست
کشیدند. نادیا مومند، یکتن از خبرنگاران این شبکه در توییتر نوشت که پدرش به او
اجازۀ کار با تلویزیون انعکاس را نمیدهد. «پدرم به من دیگر اجازۀ کار با تلویزیون انعکاس را
نمیدهد. پدرم میگوید: نمیخواهم ترا در کفن ببینم. به من اطمینان بده که زنده به
خانه بر میگردی، تا من به تو اجازه دهم
که دوباره کار خود را با تلویزیون آغاز کنی.»
این تنها نادیا نیست که در پی کشتار
هدفمند خبرنگاران، مجبور شده است برای زنده ماندن کار رسانهیی را ترک کند. براساس
گزارش کمیته مصئونیت خبرنگاران افغانستان، در شش ماه اخیر، 301 تن از خبرنگاران زن
و زنان کارمند رسانهیی در افغانستان، کارشان را ترک کرده اند.
همچنان نهاد نی-
حمایت کننده رسانههای آزاد افغانستان، در گزارشی گفته است که در یک سال اخیر یازده
خبرنگار در افغانستان کشته شده و شانزده
تن دیگر مجروح شده اند. براساس دریافتهای گزارش این نهاد، به دلیل افزایش تهدیدات
امنیتی علیه رسانهها، گسترش ساحۀ فعالیت طالبان و کاهش حمایت مالی از رسانههای
محلی، در 13 ولایت افغانستان، حتی یک خبرنگار زن فعالیت ندارد و تنها در سال 2020،
پنجاه رسانه که شامل شبکههای تلویزیونی، رادیویی و مجلات چاپی میشوند از فعالیت
بازمانده اند.
این رعب و وحشت،
در حالی بر فضای کار رسانهیی در افغانستان حاکم شده است که گروه طالبان و گروه داعش
متهمان درجه یک کشتارهای هدفمند خبرنگاران، فعالان مدنی و فعالان حقوق بشری استند.
گروه طالبان با بیشترین ساحات تحت سلطه، عامل بیشترین اقدام به حمله، تهدید، شکنجه
و ربودن خبرنگاران در افغانستان است.
طالبان در دو سال
اخیر و در پی تصرف روستاهای بیشتر و همچنان موفقیت در بدست آوردن کمکها و حمایتهای
بیشتر از کشورهای مختلف، به ویژه پس از پس از امضای توافقنامه با آمریکا در فبروری
2020، به این اعتماد به نفس رسیده اند که میتوانند نظام مورد نظرشان را در
افغانستان برپا کنند. نظامی که در آن رسانهها، خبرنگاران و فعالان حقوق بشر مزاحم
و دشمن استند و باید از سرِ راه برداشته شوند.
امضا شدن
توافقنامه صلح میان طالبان و آمریکاییها در فبروری 2020 که آزاد شدن پنج هزار
زندانی طالب را از زندانهای حکومت افغانستان در پی داشت، منجر به افزایش بی رویهی
کشتارهای هدفمند در سراسر این کشور شد. جنگجویان طالبان، با اطمینان از اینکه دیگر
هیچ قدرتی جلودار شان نیست، دست به اقداماتی میزنند که جامعه را برای تطبیق و
تایید خواستهای طالبان آماده سازند. کشتار هدفمند خبرنگاران و فعالان حقوق بشر در
افغانستان، در واقع هموارسازی راه برای برپایی نظامِ مورد نظر طالبان در این کشور
است.
چه اتفاقاتی در
راه است؟
به تاریخ ششم
مارس، زلمی خلیلزاد نمایندۀ وزارت خارجه آمریکا در امور صلح افغانستان، به کابل
سفر کرد و در ملاقات با مقامات دولت افغانستان و رهبران سیاسی این کشور، حامل پیام
مهمی از سوی آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به سران حکومت افغانستان بود. خلیلزاد، ضمن اینکه نامهی شدیدالحن وزیر خارجه
آمریکا را به رئیس جمهورغنی تسلیم نمود، طرحی را برای حکومت آینده افغانستان، با رهبران
این کشور و سران گروه طالبان شریک ساخت. وزیر خارجه آمریکا در نامهاش، از اشرف غنی
خواسته است که هرچه زودتر، برای به انجام رسیدن مذاکرات صلح با طالبان، دست به کار
شود و هیچ فرصتی را در این زمینه هدر ندهد. وزیر خارجه آمریکا همچنان از سران حکومت
افغانستان خواسته است که به طرح پیشنهادی آمریکا در مورد
ساختار حکومت آینده افغانستان پاسخ مثبت بدهند.
براساس
طرح پیشنهادی آمریکا، باید هرچه زودتر حکومت
انتقالی صلح در افغانستان شکل بگیرد و طالبان نیز در ساختار این حکومت به صورت
گسترده شریک ساخته شود. این طرح، ایجاد یک «شورای عالی فقه اسلامی» را به منظور
ارایهی رهنماییها در امور اجتماعی، فرهنگی و سایر موضوعات به همه نهادهای حکومتی
پیشنهاد میکند.
در نظام امارت اسلامی افغانستان ( 1996-2001 ) که ملاعمر امیر آن بود، یک
شورای عالی فقه اسلامی وجود داشت که همه کارهی نظام و حکومت در آن دورهی پنج
ساله بود. این شورا، متشکل از ملاها و افرادی با تحصیلات دینی است و در یک نظام
اسلامی - شبیه آنچه در طرح آمریکا برای آینده افغانستان آمده -، عالیترین مرجع
تصمیمگیریها در همه موارد است. براساس باور طالبان، کشور باید براساس مشورتها،
رهنماییها و فرمایشهای همین شورا مدیریت شود. ممنوعیت کار و تحصیل زنان، پناه دادن
به القاعده، صدور جواز کشت خشخاش، ممنوع ساختن موسیقی و جلوگیری از هرنوع فعالیت
رسانهیی آزاد، از جمله دستورات این شورا در دوره حکومت پنج ساله طالبان در
افغانستان بود که بی هیچ قید و شرطی به اجرا در آمدند. هیچ ضمانتی وجود ندارد که
با فعال شدنِ دوبارهی این نهاد در ساختار نظام آیندهی افغانستان که طالبان بخشی
از آن خواهد بود، همان اقدامات گذشته از سر گرفته شوند.
نگرانی مهم این است که در طرح
پیشنهادی آمریکا که حاوی تاکید بر ایجاد یک حکومت مشارکتی با طالبان و موجودیت نهادی
به نام «شورای عالی فقه اسلامی» است، هیچ یادی از ارزشهای حقوق بشری، خواستهای
مدنی و تطبیق عدالت براساس خواست قربانیان جنگ نشده است.
نکتهی
دیگر این است که برای نخستینبار در منازعه خونین و طولانی افغانستان، آمریکا یکهتازی
در میدان جنگ را کنار گذاشته و با شتابی که برای خروج دارد، همه طرفهای دخیل
در امور افغانستان از جمله ایران، روسیه، پاکستان، هند و شمار دیگر از کشورها را،
برای رسیدن به یک صلح شتابزده در این کشور شریک ساخته است. فعلاً کشورهای نامبرده
که بیشترشان همسایههای افغانستان استند، از حاشیهی ماجرا به متن آمده اند در
جستجوی راهی را برای رسیدن به صلح در افغانستان استند.
با این حال، آنچه که نگرانی را از قرار گرفتن افغانستان در یک سراشیبی هولناک تشدید میکند، بی خیالی آمریکا و کشورهای دخیل در امور جنگ و صلح افغانستان، در زمینهی از دست رفتن ارزشهای انسانی و حقوق بشری در این کشور است. حکومت آمریکا تلاش دارد به هر قیمت ممکن، زمینه را برای خروج نیروهایش از این کشور آماده سازد؛ حتی اگر افغانستان بار دیگر بستری برای تروریسم شود و یا بسوی جنگ داخلی برود.
این گزارش من در مجلۀ سویدنی manskligsakerhet به زبان سویدنی منتشر شده است.
0 Comments