«این یک شغل مقدس و
پاک است، هرکس بخواهد این کار را شروع کند، باید یک نذر و خیراتی در روح حضرت
خواجه روشنایی آغا که پیر و پیشوای جهازداران است، انجام دهد، وگرنه کارش بیبرکت
خواهد بود.»
محمدجمعه، مرد 43 سالة
است که از آوان کودکی تا کنون زندگی خانواده اش را از چرخیدنِ شتری به دور خودش در
یک اتاق نمناک، تامین میکند.
شتری که چشم چپاش را
بخاطر ندیدنِ پیراموناش بسته است وظیفه دارد، چهل سیر سنگ را بدور دیگ چوبی که در
آن دانههای کنجد ریخته شده است را بچرخاند، تا روغن تولید شود. چرخیدن بدور یک
دیگ، در اتاقی با عرض و طول چهار متر، آنهم از ساعت 5 بامداد الی 5 بعد از ظهر،
تنها با یک ساعت وقفه در چاشت.
مزار، سابقة طولانی در
تولید روغن کنجد دارد. تا آنجایی که اکنون نیز یکی از جادههای مرکز شهر، بنام
«گذرِگلة جهازخانه» یاد میشود. مالکان این صنعت اکنون تاریخچة دقیق آنرا بیاد
ندارند، اما میگویند که این شغل پدری آنان است و گذشتة این شغل، از صدسال عبور میکند.
اساسیترین وسیلة تولید روغن کنجد، چُست و چالاک بودن شتر یا اسبی است که نقش
مرکزی را در کارخانههای تولید روغن به عهده دارد. شترهایی ماده در این کار بیشتر
از سوی مالکان جهازخانهها پسندیده میشوند. به قول آنها، شترهای ماده، آرام و بیجنجال
اند. هرچند اسب نیز در برخی از موارد، در جهازخانهها استفاده میشود، اما چون
شترهای ماده بیآزار، کم مصرف، قدرتمندتر و ارزانتر اند، جهازداران، آنان را در
کارشان بیشتر ترجیح میدهند.
محمد جمعه، مالکِ یکی از
جهازخانههای مزارشریف است که بیشتر از 30 سال است در گذرِ چغدک کارخانة کوچکِ
تولید روغن کنجد و زغیر دارد. او میگوید کسانی که روغن کنجد مصرف میکنند، صحتمندتر
و شادتر از دیگران هستند. او معتقد است که این روغن برای امراض همچون درد کمر، درد
قلنج، فشار و توانمندی بدن موثر است و مشتریهایی دارد که بدلیل مصرف این روغن در
طول عمر، به داکتر مراجعه نکرده اند. او خانوادة 13 نفره اش را مثال میزند که در
طول سال از این روغن استفاده نموده و هیچگاه، تاهنوز دچار امراض فصلی نشده اند.
شغل مقدس
محمدجمعه نیز مانند
بسیاری از کارکنان این شغل، جهازداری را از پدرش به ارث برده است. او زمانی را
بیاد میآورد که به گفتة خودش، در این کسب برکت بود و بازارشان گرمتر از امروز.
او میگوید که ده الی
پانزده سال قبل، بیشتر از یکصد جهازخانه در مزارشریف فعالیت داشتند و حتی یک
اتحادیة تحت نام جهازداران مزارشریف فعال بود که یکی از بزرگان، به عنوان «کلانتر»
انتخاب شده بود و هیچکس از قوانین و گفتههای کلانتر که بازار روغن کنجد و زغیر
را مدیریت میکرد سرپیچی نمیتوانست.
او همچنان حسرت
روزهایی را میخورد که ارادتِ خاصی به رفتارها و قواعد اخلاقی صنفِ جهازداران وجود
داشت. او از شخصی بنام «حضرت خواجه روشنایی آغا» که سالها قبل فوت کرده است، به
عنوان پیر و پدرِ صنعت جهازداری یاد میکند
و میگوید که جهازداران، ارادتِ خاص به این شخص قایل اند و تا چندسال قبل که اوضاع
بازار بهم نریخته بود، جهازداران مزارشریف، هر هفته در حق پدرِ صنعت شان نذر و
خیرات میکردند.
محمد جمعه شغل
جهازداری را مقدس و پاک تعریف کرده و هربار نام «حضرت خواجه روشنایی آغا» را با
احترام و ارادتِ خاص به زبان میآورد. به باور جمعه، همین خواجه روشنایی آغا، صنعت
جهازداری را، بیشتر از یکصد سال قبل کشف کرده و گسترش داده بود که تا اکنون
پیروان آن، از طریق همین شغل امرار معاش میکنند. به قول جمعه، پس از فوت حضرت
خواجه روشنایی، قبر او به زیارتگاه جهازداران تبدیل شده و تاچند سال قبل، جمعهها
جمعی از جهازداران برای شادی روح پیر صنعت و رونق بازار شان در مزار این پیر که در
ولسوالی چهاربولک ولایت بلخ است، نذر و خیرات میکردند.
او هنوز هم معتقد به
این رسمِ بجا مانده از گذشتههای شان است که هرکس بخواهد در صنف جهازداران وارد
شده و تولید روغن کنجد را آغاز کند، باید ختم و خیراتی برای شادی روح پیشوای
جهازداران انجام دهد، تا بازار اش رونق بگیرد.
بی بَرکتی در بازار
پیروان خواجه روشنایی
آغا که اکنون شمار آنان در مزارشریف به 10 تن میرسند، میگویند که اکنون بازار
جهازداران بیبرکت شده و مالکان این صنعت نیز به سنتها و قواعد پیشوای این صنعت
بیتوجه شده اند. خال محمد، در حالی که مصروف چرخاندن اسب به دور دیگ است، میگوید،
همه چیز در زمان فراوانی و برکت امکان پذیر است. او اضافه میکند، حالا که فراوانی
و برکت از این صنعت گرفته شده، هیچ لذت و خوشی در این کار باقی نمانده است. خال
محمد 17 سال دارد و اوقات فراغت از مکتب را در جهازخانه برای تولید روغن سپری میکند.
روغن کنجد و زغیر،
زمانی یکی از پرفروشترین روغنهای مصرفی در مواد خوراکه بود و مزارشریف، مرکز تولید
این روغن دانسته میشد. اکنون تولید کنندگانِ این صنعت میگویند که با واردات روغنهای
متفاوت نباتی از خارج و صادرشدنِ زغیر و کنجد به کشورهای بیرون، آنان به حاشیه
رانده شده و بازار تولید داخلی روغن کنجد به رکود مواجه شده است.
اکنون بقایای بیشتر از
صد جهازخانة تولید روغن کنجد و زغیر در مزارشریف، 10 جهازخانة نیمه فعال است که
بطور تقریبی هرکدام آن روزانه 20 الی 25 کیلو روغن تولید میکنند.
جواد جوان 23 سالة که
این شغل را از پدر اش به ارث برده و با اسب سفیدی که روزانه از 60 کیلو کنجد، 25
کیلو روغن میسازد، میگوید:
کنجد و زغیر چون به
بیرون از کشور صادر میشود، قیمت اش روز بروز افزایش مییابد. اگر کنجد و زغیر
ارزان باشد، ما هم میتوانیم تولیدات روغن خود را ارزانتر عرضه کنیم تا همه مردم
توانایی خریداری آنرا داشته باشند.
به گفتة جواد، یک کیلو
روغن کنجد اکنون در بازار به قیمت 250 افغانی و یک کیلو روغن زغیر 180 افغانی به
فروش میرسد. جواد از مسوولان حکومتی افغانستان می خواهد که برای صنعت جهازخانه،
برنامهیی بسنجند و از بسته شدنِ جهازخانههای مزارشریف جلوگیری نماید. به گفتة
جواد، جهازخانهها جدا از اینکه روغنهای شفاف، پاک و صحی تولید میکنند، یک نوع
ارزش تاریخی و صنعتی نیز برای کشور دارد که اکنون با چنین کیفیتی در هیچ جای دنیا
روغن کنجد و زغیر تولید نمیشود.
سوغاتِ مزارشریف
شیرپیره، حلوای کنجد،
قندنبات، روغن زغیر و روغن کنجد که از جمله تولیدات مزارشریف میباشند، به عنوان
سوغات این شهر نیز مشهور اند. تولید کنندگانِ روغنهای کنجد و زغیر نیز میگویند
که اکنون بیشترین مشتری آنان کسانی اند که این روغن را به عنوان سوغات به سایر
شهرها و کشورهای بیرونی میبرند. به گفتة بشیر، جوان 15 ساله که مسوولیتِ گرداندنِ
شتر را در جهازخانة محمد جمعه به عهده دارد، گاهی افراد ثروتمند و برخی از هوتلداران
نیز برای مهمانان مخصوص شان از این روغن استفاده میکنند. بشیر همچنان میگوید که
مشتریهایی دارد که در طول سال بصورت همه وقت از این روغن استفاده میکنند. او
اطمینان میدهد، کسی که این روغن را مصرف کند، پولاش به جیب داکتر نخواهد رفت.
مختار وفایی
0 Comments