وزیر و فرماندهی که سربازش را میفروشد
و نظارهگر گندیدن اجساد آنان است یا خبرنگاران؟
سخنگویانی که به چشم مردم خاک میزنند
یا خبرنگارانی که میکوشند تصویر واقعی از آنچه اتفاق افتاده را به مردم برملا
کنند؟
دیروز وزرای دفاع و داخله در پیوند
به رویداد هولناک غزنی کنفرانس مطبوعاتی داشتند. برمک و بهرامی نشان دادند که
وزرای یک کشور در حال جنگ، نه تنها بر جزییات آنچه در چند قدمی پایتخت می گذرد
واقف نیستند، بلکه میتوانند با تمام وقاحت و زشتی در حالی که لباسهای ملکی بر تن
دارند، با چهره های افسرده، پاسخ های بی سر و ته، توجیهات احمقانه و مسوولیت گریزی
در مقابل رسانه ها حاضر شوند.
ما با بیست گروه تروریستی طرف
هستیم، اردوی ما نوپای است، برای جلوگیری از تلفات ملکی حمله نمی کنیم، نیروهای ما
شجاعانه می جنگند و ...چند حرف مفت دیگر از جمله حرفهای مشهوری است که معمولاً در
افغانستان مسوولان امنیتی را از پرسشهای خبرنگاران نجات می دهند.
سخنگویان حکومت از چهار روز بدینسو
جار زدند که نیروهای تازه نفس در راه اند. راهی که در دو ساعت آنرا میتوان آنرا
طی کرد.
مردم آواره و گرسنه و زخمی در کوچه
های غزنی دنبال پناهگاه اند و سخنگویان حکومت اززیر ایرکندیشن و پشت دیوارهای ضخیم
سمنتی برای شان صبح بخیر فیسبوکی تقدیم می کنند.
بعد همین وزرای دیدهدرا و بی کفایت
و سخنگویان محترم، خبرنگارانی را که اوضاع نابسامان را گزارش میدهند مبلغان طالب
و تروریسم خطاب میکنند. این جماعت پریشان حال تصور می کنند که همه باید طبق اصول تلویزیون ملی کار
کنند، در حالی که می دانم در خلوت تنهایی شان به این اشتباه پی می برند.
از حالا مشخص است که شرمسار امروز
و فردا کیها استند، سخنگویان حکومت نباید تصور کنند که مردم در جهل مرکب بسر میبرند.