حکومت وحدت ملی از لحاظ ساختاری و نوع تبانی گروه های شکل
دهنده، یک حکومت اندیوالی است.
حکومتی که با تفاهم، مصلحت، اندیوالی، گذشت و در عین حال
بدون هیچگونه سنخیتی با قانون اساسی بنا نهاده شده است. در این حکومت کسی جایگاه
رفیعتر و بلندتری دارد که با پایهی قدرت اندیوالی داشته باشد. کسی که از سفره
های رنگین اندیوالی در حکومت وحدت ملی دور است، نه از فساد و اختلاس بهرهی میبرد
و نه شهرت و محبوبیت و جوایز و مدالها
نصیباش میشود.
اشرف غنی از دوسال بدینسو سالانه به شماری از خبرنگاران،
سخنگویان حکومت و فعالان عرصه مطبوعات مدال و یا تقدیرنامه توزیع میکند. در ماه
می سال روان میلادی نیز رییس جمهور در یک برنامهی پذیرایی از فعالان عرصه
مطبوعات، به شماری از آنان مدال و تقدیرنامه داد. در کنار آن برخی از سخنگویان
حکومت نیز مدال و تقدیرنامه دریافت کردند. بعداً سخنگویان وزارت های کلیدی که از
دریافت این مدال براساس ضعیف بودن تار اندیوالی شان دور مانده بودند اعتراض کردند.
یکی از روزنامه ها، پشت صحنه گزینش خبرنگاران و سخنگویان را
برای دریافت مدال افشا کرد که واقعاً شرمآور و افتضاح بود. کسانی در ارگ و اطراف
رییس جمهور پرسه میزنند که دست بلندی در گزینش افراد در چنین برنامههایی دارد. معیار
آنان فقط به رفاقت و روابط شخصی خلاصه می شود. هیچ توضیحی تاکنون از سوی مسوولان
برگزاری این محافل برای معیار گزینش شان داده نشده است.
دو روز قبل نیز کمیسیون نظارت دسترسی به اطلاعات با برگزاری
یک محفل، سه تن از سخنگویان وزارت خانه های حکومت را تحفههای تحت عنوان کلید
طلایی داد.
اکبر رستمی سخنگوی وزارت احیا و انکشاف دهات، اجمل عبدالرحیمزی
سخنگوی وزارت مالیه و داکتر وحید الله مجروح سخنگوی وزارت صحت عامه از جمله کسانی
بودند که در بدل تطبیق قانون حق دسترسی به اطلاعات و میزان پاسخدهی به رسانه ها در
ادارت مربوطه شان کلید طلایی دریافت کردند.
همچنان مسوولان مطبوعات وزارت های معارف، امور مهاجرین و
اداره امور در بدل عدم تطبیق این قانون و عدم پاسخدهی به رسانه ها قفل زنگ زده
دریافت کردند.
شماری از خبرنگاران و فعالان شبکه های اجتماعی با اعتراض به
گزینش افراد برای کلید طلایی نوشته اند که معیار گزینش افراد برای دریافت این تحفه
براساس رفاقت و روابط بوده است، نه میزان پاسخدهی به خبرنگاران و تطبیق قانون حق
دسترسی به اطلاعات.
از انتقادات و اعتراضات خبرنگاران در پروسه کلید طلایی و
قفل زنگ زده چنین بر میآید که اکثریت با گزینش اکبر رستمی که خبرنگار با تجربه و
یکی از سخنگویان فعال در وزارت احیا و انکشاف دهات است موافق اند، اما ناراحت از
گزینش سخنگویان وزارت های صحت عامه و مالیه که کمتر برای پاسخدهی به خبرنگاران
حاضر اند.
اگر معیار دریافت کلید طلایی بدور از رفتارهای سلیقوی، پاسخدهی
به خبرنگاران، آماده سازی تسهیلات برای دسترسی به اسناد و کارکرد وزارت ها، حضور
همیشگی در رسانه ها، قابل دسترس بودن برای خبرنگاران باشد، بدون اندکترین شک قفل
زنگ زده نصیب وزارت های صحت عامه و مالیه می شود.
به شمول سخنگوی وزارت احیا و انکشاف دهات، سخنگویان وزارت
های دفاع، داخله، ارگان های محل، شهرسازی
و مسکن و تجارت و صنایع از فعالترین سخنگویان حکومت استند که بی وقفه ضمن پاسخدهی
به هرنوع پرسش های خبرنگاران، در میزگردها و برنامه های تلویزیون ها نیز حضور فعال
و موثر دارند.
تاکنون هیچ شکایت و اعتراضی از طرف خبرنگاران علیه سخنگویان
وزارت های نامبرده شنیده نشده است، اما برعکس اکثریت خبرنگاران از رد تماس ها و
پیام های شان از سوی سخنگویان وزارت های صحت عامه و مالیه شکایت دارند. بدون شک که
معیار گزینش افراد برای دریافت کلید طلایی معیاری است که ارگ برای توزیع مدالها و
تقدیرنامههایش در نظر میگیرد.
من به عنوان یک خبرنگار که روزانه حداقل با 3 الی 5 سخنگوی
حکومتی در تماس هستم، میدانم که تحفه دادن به سخنگویان وزارت های مالیه و صحت
عامه بنام تطبیق حق دسترسی به اطلاعات و پاسخدهی به رسانهها، مسخره کردن
خبرنگارانی است که در 24ساعت یکبار زنگ و تماس و پیام شان از سوی این سخنگویان
پاسخ داده نمی شود.
مسوولان کمیسیون نظارت بر دسترسی به اطلاعات با گزینش
سلیقوی شان که تحفههای طلایی و زنگ زده را براساس رفاقت و بنام رقابت توزیع
کردند، باید به این درک سطحی رسیده باشند که مسخره کردن خبرنگاران و رفتارهای
سلیقوی در چنین موارد، جفای بزرگی در حق آزادی بیان و دمکراسی نوپای افغانستان
است.
0 Comments