مختار وفایی
وقتی مجسمههای بودا که
نشانههای از عظمت تاریخی و زیستگاه کهن بشر در بامیان استند به فرمان ملاعمر انفجار
داده شد، این اقدام از سوی عربها، پاکستانیها و تروریستهای خارجی همکار با
طالبان بصورت گسترده استقبال شد. هرچند شماری از اعضای گروه طالبان با این امر
مخالف بودند، اما به دلیل اینکه ملاعمر از ملاهای پاکستان و عرب دستور را دریافت
کرده و خودش نیز معتقد به نابودی مجسمههای بودا بود فتوای نابودی این بنای باشکوه
تاریخی را صادر کرد.
تخریب مجسمههای بودا
ملاعمر را چهرهی بتشکن در مساجد و مدارس تندروان اسلامی در کشورهای مختلف از
جمله پاکستان و عربستان معرفی کرد. شیخ محمود اعلاء روحانی نابینای عربستان، جماعت
اسلامی پاکستان و جریان های سلفی از تخریب مجسمه های بودا استقبال کرده و حتی ملاعمر
را مورد پرسش قرار دادند که چرا در تخریب این مجسمهها تاخیر کرده است؟
وحید مژده در کتاب «افغانستان
و پنجسال سلطه طالبان» مینویسد که ملاعمر در پاسخ به این پرسش ملاهای سلفی،
دستور داد تا صد راس گاو را به عنوان
کفاره در تاخیر تخریب مجسمههای بودا ذبح کرده و میان فقرا و ایتام در سراسر افغانستان توزیع
کنند. در حالی که تخریب مسجمههای بودا در بامیان
اعتراض بوداییها در سراسر جهان را به همراه داشت، ذبح صد راس گاو در کفاره
تاخیر این تخریب نیز، خشم هندوها که گاو یکی از نمادهای مقدس آنان است را
برانگیخت. براساس روایت این کتاب، بعداً مشخص شد که پول قیمت گاوها را «الرشید
ترست» یک موسسه پاکستانی پرداخته است که در واقع بیانگر یک بازی سیاسی در عقب این
سناریوی سیاه میباشد.
این مقدمه را به دلیلی
نوشتم که شباهت زیادی میان آن اتفاق تلخ 20سال قبل که قامت بلند بودای بامیان را
به زمین ریخت و فتواهای اخیر در مورد یک جشنواره فرهنگی در بامیان صادر شده است
وجود دارد.
مهمترین
شباهت این دو اتفاق این است که اگر فتوای ملاعمر مبنی بر تخریب مجسمههای بودا در
عربستان و پاکستان استقال شد، فتوای شورای علمای شیعه در بامیان و عیساحیسنی مزاری
در قم و مشهد و تهران استقبال شده و از آنجا انعام دریافت می کنند. ملا عمر برا
تخریب مجسمههای بودا که عظمت تاریخی و شکوه فرهنگی بامیان بود فتوا صادر کرد،
عیسا حسینی مزاری و شورای علمای شیعه برای حذف موسیقی بومی و جشنواره فرهنگی مردم
که هیچ ربطی به هیچ و مذهبی ندارد فتوا صادر کرده اند.
نخستین
جشنواره دمبوره قرار است
به تاریخ 16 و 17 ماه سرطان همراه با برگزاری نمایشگاه صنایع دستی، اجرا و نمایش
هنرهای متنوع فولکلوریک محلی در بامیان برگزار گردد. در این جشنواره از صفدر توکلی
دمبورهنواز مشهور و پرطرفدار افغانستان بزرگداشت میشود و همچنان دمبوره نوازان
دیگر مانند سیدانور آزاد، علی دریاب، سید داوود یکاولنگی و میرچمن سلطانی برای
اشتراک کنندگان مینوازند.
در حالی که یک هفته به برگزاری این
جشنواره باقی مانده است، گروههای متحجر و مرتجع دینی از جمله شورای علما، مرکز
دینی رسالت، مرکز دینی تبیان و شماری از
چهرههای ضد فرهنگ و آزادیهای مردم، جشنواره را محکوم و تهدید کرده اند.
شورای علمای شیعه، مرکز
دینی رسالت و عیسا حسینی مزاری برگزاری جشن دمبوره را خلاف ارزشهای دینی و میهنی خوانده
و آنرا موجب گسترش فحشا و لهو و لعب
دانسته اند. دمبوره آله موسیقی و یکی از نمادهای برجسته فرهنگ و تمدن بومی مردم
افغانستان است که بیشترین طرفداران در ولایات مرکزی افغانستان دارد. در اجندای جشنواره دمبوره در بامیان هیچگونه
برنامهی که خلاف ارزشهای مردم پنداشته شود وجود ندارد، اما ملاهای مرتجع، با
دیدهدرایی تمام و با مبنا قراردادن روایتهای مضحک تلاش دارند خوشی و شادمانی که گمشده همیشگی مردم است را از آنان گرفته و
طرفداران موسیقی و فرهنگ را با شلاق ستمگر دین و مذهب سرکوب کنند. شورای علمای
شیعه بامیان برای زدن مهر تایید به ادعای شان که موسیقی ابتذال است و جشنواره
دمبوره خلاف دین است متوسل شده است به یک حدیث منسوب به پیامبر اسلام که گفته
است: «از شنیدن و گوش دادن غنا و موسیقی
پرهیز نمایید، زیرا آنها در قلب نفاق را می رویاند چنانچه آب سبزه را می رویاند.»
بگذریم از اینکه این حدیث حقیقت است یا خیر و اگر حقیقت است چقدر با منطق و شعور
انسانی همخوانی دارد، چون یکی از ویژگی های انسان دیندار و مخصوصاً کسانی که از
دوکان دین نان میخورند این است که هر هجوسرایی را بنام دین و مذهب به مردم میقبولانند.
اگر دیروز طالبان قامت
استوار و بلند شهمامه و صلصال را بنام ارزشهای به تاریخ پیوسته و بدست آوردن دل
مراکز شیطانی پاکستان و عربستان به رگبار بستند، اکنون جمعی از ملاها که منافع شان
از قم، تهران و بیت رهبری خامنهیی تامین میشود قرار است نمادهای دیگری از فرهنگ
و تمدن مردم را که بهانههای برای دلخوشی و آرامش است را نابود کنند. به همین سبب هیچ تفاوتی میان ملاعمر که دستور
نابودی قامتهای بلند بودا را صادر کرد و باعث شادمانی در عربستان و پاکستان شد و
شورای علمای بامیان و سیدعیسا حسینی مزاری که از قم دستور میگیرند وجود ندارد.
در یک کلام من باور
دارم که هردو گروه مرتجع، ضد آزادی، ضد انسانیت و نمادهای از جهالت قرونوسطایی
استند که گروه دومی به شیوه متفاوتتر و با لباس جدیدتر، گناه و ثواب خرید و فروش
میکنند.
حسینی مزاری در اعلامیهاش
که از مشهد ایران صادر شده با تکیه بر یک حدیث منسوب به پیامبراسلام خود را مامور
به امر و نهی کردن مردم خوانده و جشنواره
دمبوره را محفل لهو و لعب که باعث گسترش فساد میان جوانان میشود دانسته است. او همچنان گفته است که روزهای برگزاری این
جشنواره مصادف است با کشته شدن سیدحسین انوری از قوماندانهای دوران جهاد که برگزاری
جشنواره منجر به توهین به مقام شامخ ایشان خواهد شد.
حسینی مزاری با آن همه القاب
سرخ و سبزی که حاصل خدمت در دستگاه جاسوسی ولایت فقیه است نمیداند که برگزاری یک
جشنواره فرهنگی در بامیان چه ربطی به برگزاری مراسم فاتحه یک قوماندان در کابل
دارد؟
ملاهای مرتجعی مانند
حسینی مزاری و نهادهای مزدبگیری مانند شوراهای علما بجای پرداختن به روشنگری و
گسترش آموزههای انسانی میان مردم، بی هیچ بهانهیی و با توجیه رفتارهای زشت شان در
قالب احادیث و روایات قرونوسطایی تلاشهای مداومی را برای حذف خوشی و آرامش از زندگی
پر از مشقت مردم کرده اند.
همین جماعت جاهل که بخودشان حق میدهند مناسبتهای مانند تجلیل از
سالروز مرگ خمینی، روز قدس و دهها مناسبتی که هیچ ربطی به مردم و فرهنگ این
سرزمین ندارند را با شان و شکوه برگزار کنند، در مورد برگزاری جشنوارههای فرهنگی
که چیزی جز یک لحظه شادی و آرامش برای مردم ندارد، حاضر است هزار حدیث و روایت
مردمآزاری سر داده و اسباب دلخوشی ملاهای قم و مشهد را فراهم کنند.
اگر مردم برپایی جشنواره
دمبوره را بر محفل سالروز مرگ خمینی و تجلیل از روز قدس ترجیح میدهند حق دارند؛
همانگونه که شما بخود حق میدهید با پوشش جامههای رنگین آخندی برای اهداف ایران شعار
داده و به دستور ملاهای قم، مردم را امر و نهی کنید.
اگر نمادهای تقدس برخی
از ملاها و مراکز تبلیغی آنان مردم را بسوی کشتن، نفرت و جهالت سوق میدهند، نمادها
و جشنوارههای فرهنگی و بومی خوشی، لبخند،
آرامش و همدلی را میان مردم ترویج میکند. فضولی نکنید؛ بگذارید همانگونه که شما
در لاک جهالت خود گرفتارید، مردم هم در روشنایی مدنیت، دانایی و خرد به خوشیها و
شادمانیهای خود برسند!
0 Comments