مختار وفایی
دکتر محمدیاسین ضیا در ماه میزان سال 1394، بحیث والی تخار گماشته شد. ضیا به ولایتی بحیث
والی گماشته شد که آشنایی زیادی با مردمان بومی و محلی آن نداشت. او که قبلاً
ماموریت های سنگین امنیتی-استخباراتی را در کابل سپری کرده بود، با عزم محکم برای
برداشتن چالشهای تخار به آن ولایت رفت.
دکتر ضیا به کرسیای تکیه زد که از سوی مسوولان قبلی آن،
نهایت بدنام شده بود. والیهای که از سال 2001 تا قبل از آقای ضیا در تخار وظیفه
اجرا کرده بودند، به دلیل فساد گسترده شان به ندرت مورد اعتماد و حمایت مردم قرار
گرفته بودند. حکایت های عجیبی که مو را بر بدن آدم راست می کند از مسوولان قبلی
تخار شنیده ام. از تقسیم پول پروژه های انکشافی میان مسوولان محلی گرفته تا فروش
بست های معلمین مکاتب، حوزه های امنیتی و حتی دروازه های ورودی شهر. کسانی هم
قبلاً در تخار بحیث والی گماشته شده بودند که حتی از گرفتن کریدت کارت 250
افغانیگی بحیث رشوره دریغ نمی کردند.
دکتر محمد یاسین ضیا، والی پیشین تخار |
در دولتی که سالهاست مقام برتر را در فساد اداری در جهان
کسب و حفظ کرده است، صحبت کردن از صداقت، تعهد و امانتداری اندکی روی اعصاب مردم
راه رفتن است. اما شناختی که من از دکتر ضیا دارم او به دلیل تواناییهای اقتصادی،
اجتماعی و سیاسی که دارد بصورت یکدست مورد حمایت مردم تخار قرار گرفت. آقای ضیا
معاش و امتیازات ماهانهاش را به کارمندان و مردم تقسیم نموده و پولهای هنگفتی را
میان فقرا و نیازمندان توزیع می کرد. در خط نخست جنگ حضور مییافت و از نیروهای
شجاع امنیتی با پول شخصی اش تقدیر می کرد. چندین مکتب را در دورافتاده ترین مناطق
تخار از پول شخصی اش ساخت و خانوادههای زیادی را کمک نقدی کرد.
در سفرهای که به تخار داشتم، بارها متوجه شدم که مردمان محل
از دولت مرکزی بخاطر فرستادن دکتر ضیا بحیث والی تخار تشکری می کردند. آنان
امیدوار بودند که ضیا بتواند جلو قلدرهای محلی که حیطهی زندگی را بر مردم تنگ ساخته
و حق آنان را علنی غارت می کنند بگیرد. مردم انتظار داشتند که تخار همچنان از
حملات تروریستها مصوون مانده و ضیا در خط نخست جنگ از سربازان نیروهای امنیتی
حمایت کند.
مردم تخار با افتخار از نبردهای سنگینی که دکتر ضیا علیه
طالبان راه اندازی کرده و در نزدیک به دوسال ماموریتاش در تخار نگذاشت هیچ
ولسوالی این ولایت تحت سلطه طالبان برود یاد می کنند. دکتر ضیا در دور سقوط کندز،
ضمن اینکه نگذاشت طالبان به جغرافیای تخار
پیشروی کند، حتی طالبان را از ولسوالی خان آباد کندز که مربوط او نمی شد بیرون
راند. باری والی کندز در حالی که در حصار دیوارهای بلند آهنین دفترش گیرمانده بود،
والی تخار داخل شهر کندز شده و مردم را از شکست طالبان اطمینان داد.
ضیا که چند روز بعد از سقوط دور اول کندز بدست طالبان به تخار رفت، نه تنها
تخار را که همسایهی در به دیوار کندز است مصوون نگهداشت، از آوارههای کندزی نیز
به خوبی میزبانی کرد.
ضیا در تخار همزمان در دو جبهه در جنگ بود. یکی جبهه مشخص
گروه طالبان و جبهه دیگر مافیای قدرتمند مواد مخدر و قاچاقبرانی که با حمایت
مقامات بلندپایه حکومت در کابل، میان تخار، بدخشان و آسیای میانه شریانهای
نامشروع پولهای هنگفت براه انداخته اند.
هویت این قاچاقبران به مردمان محل، اداره امنیت ملی، ارگ
ریاست جمهوری و ریاست اجراییه روشن است. این حلقه خبیثه متشکل از اعضای پارلمان،
شورای ولایتی، فرماندهان جنایتکار محلی و حتی برخی از منسوبان پولیس تخار است.
آنچه را من اطلاع دارم این است که والی تخار چندین بار،
پرونده های مستند حلقات فاسد و مافیای مواد مخدر را از یکسال قبل به ریاست جمهوری
و ریاست اجراییه فرستاده بود. پاسخ ریاست جمهوری را نمیدانم، اما پاسخ ریاست
اجراییه در مورد این پرونده ها به ضرر آقای ضیا تمام شده است.
اکثریت قاچاقبران مواد مخدر و فرماندهان جنایتکار محلی
تخار به نحوی مورد حمایت شماری از رهبران حکومتی از جمله داکترعبدالله عبدالله
قرار دارند. در حالی که پایههای متزلزل حکومت رو به فروریختن است، دوام حمایت
رهبران سیاسی از قاچاقبران و تبهکاران از دو حالت بیرون نیست، یا آنان از قاچاق و
اعمال ضد حکومتی فرماندهان هوادارشان در تخار با خبر نیستند و یا بصورت مستقیم
سهمی در منافع کلان مالی آنان دارند.
تخار با سرحد مشترکی که با تاجیکستان دارد، از موقعیت حساسی
در انتقال مواد مخدر شمال و شمالشرق افغانستان به تاجیکستان برخوردار است.
گانگسترهای محلی تخار طی سال های اخیر با تسلط بر حکومت محلی به راحتی از صادرات
تریاک و واردات شراب و انواع مواد نشهآور از تاجیکستان پول های هنگفتی به جیب زده
اند.
داکتر ضیا اما در سال 1394 با ورود به تخار مانع بزرگی برای
این منفعت بزرگ بود. داکتر ضیا شریانهای اقتصادی آنان را که به بهانه های مختلف
از مردم، کسبهکاران و پروژه های انکشافی باج میگرفتند قطع کرده و به جنگ
رویارویی با آنان در مناطق تحت تسلط شان پرداخت. این باندها در لباس طالب مناطق را
از کنترول دولت خارج کرده و موترهای مملو از مواد مخدر را به کنارههای مرزی با
تاجیکستان انتقال میدادند. عملیاتهای
نظامی که در ماورای کوکچه، درقد و ینگی قلعه و خواجه غار به رهبری والی تخار راه
ندازی شده و آقای ضیا را چندین بار تا کام مرگ نزدیک کرد، راه های تردد ترافیک
مواد مخدر را برای مدتی قطع کرده بود.
از یکسال قبل و با راه اندازی شدن این عملیاتها، قاچاقبران
و گروه های مسلح غیرمسوول پیوسته از داکترعبدالله خواستار برکناری آقای ضیا بحیث
مزاحم برنامه های اقتصادی آنان در تخار شدند.
داکترعبدالله پیوسته به والی تخار هشدار میداد که فعالیتهای
وی در مخالفت با منافع مردم است و باید یا به فعالیتهایش خاتمه دهد یا تخار را
ترک کند. عبدالله حتی به وسیله هوادارانش در تخار، چندین بار علیه والی تخار
تظاهرات راه اندازی کرد. تهدیدات امنیتی علیه والی تخار افزایش یافته و هشدارهای
عبدالله نیز برای کنار زدن وی باعث ایجاد تفرقه و نفاق میان مردمان محل شده بود.
والی تخار در جریان یکسال گذشته و پس از فشارهای پیهم
عبدالله برای حذف وی از تخار، چندین بار کابل آمد و از رییس جمهورغنی خواست تا کسی
دیگری را بجای وی به تخار بفرستد. ضیا نمیخواست تداوم کارش باعث ایجاد شکافهای
عمیق اجتماعی میان مردم گردد. رییس جمهور همواره آقای ضیا را به صبر و شکیبایی
دعوت کرده و از وی میخواست به وظیفه اش برگردد.
اطلاعات من از محل نشان میدهد که چندین مورد مناطقی در
ماورای کوکچه و درقد ولایت تخار بدست نیروهای مسلح طالبان در تبانی با گانگسترهای
مواد مخدر که برخی از آنان در پارلمان و برخی شان در شورای ولایتی و نهادهای
امنیتی تخار حضور دارند از کنترول دولت خارج شده است. این مناطق که مسیر تردد
ترافیک مواد مخدر است، باید در تصرف طالبان و مافیای مواد مخدر باشد تا آنان بی
هیچ مزاحمتی محمولههای مواد مخدرشان که شامل هیرویین، تریاک و آثار باستانی میشود
را به آنسوی آب در تاجیکستان انتقال دهند.
منافع مشترک میان فرماندهان طالبان و مافیای مواد مخدر در
تخار باعث شده است که برخی مناطق مهم از جمله مناطق سرحدی در ماورای کوکچه و درقد
همواره میان نیروهای دولتی و نیروهای مسلح طالبان در تبانی قاچاقبران مواد مخدر
دست بدست شوند.
روز گذشته زمانی که خبر استعفای داکتر ضیا از مقام ولایت
تخار در رسانهها پخش شد، نگرانیهای شدیدی میان باشندگان ولایات شمال و فعالان
شبکههای اجتماعی در مورد فرو ریختن استحکامات امنیتی در شمال افزایش یافت.
نگاهی به دیدگاههای مردم در شبکههای اجتماعی در پیوند به
استعفای آقای ضیا نشان میدهد که حضور وی در تخار تا چه اندازه مردم را به حفظ
امنیت تخار که یکی از دروازههای عبوری جنگ به شمال و شمالشرق است امیدوار ساخته
بود.
من به عنوان یک روزنامهنگار که پیگیر تحولات شمال و
شمالشرق افغانستان هستم، با شنیدن خبر استعفای آقای ضیا، خواستم گوشهی از یادداشتهایم
به عنوان شاهد رویدادهای شمال را به کسانی که در مورد دلایل و عوامل استعفای آقای
ضیا نمی دانند بنویسم.
0 Comments