مختار وفایی ـ
پس از سقوط طالبان، حکومت جدید که توسط و به
حمایت جامعه جهانی به پا ایستاده شد، تلاشهای جهت رسیدن به یک جامعهی مردم سالار
و مبتنی بر ارزشهای انسانی توسط نهادهای مدنی و مردمی از سر گرفته شد. در سیزده
سال گذشته آزادی بیان به عنوان یکی از اساسیترین ارزشهای نظام دمکراسی، تا حدی
در افغانستان جا باز کرد و توانست برای مردم موثر نیز واقع شود.
فعالیت
دهها شبکهی تلویزیونی، رادیویی، روزنامهها و مجلات در پایتخت و ولایات مختلف
افغانستان، بیانگر این است که فضا برای نفس کشیدن رسانهها و روزنامهنگاران مساعد
شده و حکومت نیز گامهایی را برای تطبیق ماده 34 قانون اساسی که در آن « آزادی
بیان از تعرض مصوون» دانسته شده برداشت.
موج
گسترده انتقادها و افشاگریهای که از سوی رسانهها علیه خلافورزیهای رهبران و
سردمداران حکومت ارایه شد، ضمن اینکه آزادی بیان را برای مردم به عنوان یک ارزش
معرفی کرد، تا حدی در تقویت روحیهی پرسشگری شهروندان افغانستان نیز نقش داشت.
با
تمام این همه دست آوردها و ظهور موج عظیمی از رسانهها در افغانستان، من فکر میکنم
آزادی بیان تاکنون به عنوان یک ارزش از سوی رهبران افغانستان پذیرفته نشده است. نگاه
رهبران و حاکمان افغانستان به رسانهها و آزادی بیان نگاه دشمنانه است و این ارزش نیز
همچون دیگر مولفههای دمکراسی، تاکنون صرف بخاطر مصلحتهای داخلی و خارجی تحمل شده
است.
من به
عنوان یک روزنامهنگار، حقایقی را سال گذشته و در جریان انتخابات ریاست جمهوری از
طریق رسانهیی که برایش کار میکردم بازتاب دادم. بازتاب این رویداد باعث شد که تا
فرد قدرتمندی که دخیل بود در انتخابات، بی هیچ هراسی تصمیم حذف فزیکی مرا بگیرد که
منجر شد به سوء قصد مسلحانهیی که در اثر آن زخمی شده بودم. چون عامل سوءقصد بجان
من، قدرتمند و ثروتمند بود، مسوولان امنییتی از تعقیب نمودن پرونده ی من صرف نظر
کرده و به این مساله اهمیتی ندادند.
با
وجود این دشواریها، من به ادامهی کار در
عرصهی روزنامهنگاری نا امید نیستم و همچنان برای این ارزش مقدس تلاش میکنم. اما
آنچه از بهتر شدن اوضاع جلوگیری کرده و خودسانسوری را در میان روزنامهنگاران
افغانستان گسترش میدهد، برخوردهای غیرمسوولانه و مسلکی رهبران حکومت و نهادهای
امنیتی افغانستان با رسانهها است. اکنون خودسانسوری بصورت آشکار در قلم هر
روزنامه نگار افغان دیده میشود این خودسانسوری
از عدم مصوونیت جانی روزنامه نگاران و خودکامگی های روز افزون قدرت های
محلی و وابسته به دولت منشا میگیرد.
از دیدگاه من چند چالش بزرگ و جدی فرا راه اطلاعرسانی در افغانستان است و این چالشها آیندهی اطلاعرسانی
را به زوال تهدید میکنند:
-
نگاه دشمنانه
و وضع دستورهای دست و پاگیر توسط رهبران حکومت وحدت ملی علیه رسانهها، شبیه آنچه
شورای امنیت افغانستان حدود دوماه قبل به تمامی مسوولان ولایات دستور داد تا در
مواردی همچون طالبان، پروسه صلح، داعش، تلفات نظامیان و اوضاع امنیتی با رسانهها
صحبت نکنند.
-
شکلگیری و
تقویت دوبارهی گروههای جهادگرا و گسترش تهدیدات خودکامگی حکومتهای محلی علیه
رسانهها.
-
کاهش حمایتهای
مالی نهادهای بین المللی از رسانههای آزاد.
-
عدم پیگیری
پروندههای قتل، لت و کوب و توهین خبرنگاران.
در
صورتی که تهدیدات یادشده علیه آزادی بیان در افغانستان برطرف نگردد، اندکی بعد از
میان سه طبقه رسانههای افغانستان که عدهیی وابسته به احزاب و شخصیتهای سیاسی، عدهیی وابسته به کشورهای
خارجی و تعداد محدودی هم بصورت آزاد و مستقلانه فعالیت دارند، گروه سومی را از دست
خواهیم داد.
این مقالة چندی قبل به زبان انگلیسی در سایت الجزیره (medium.com) منتشر
شد. این مقاله را همچنان میتوانید به زبان انگلیسی در آدرس
(https://medium.com/aj-global-engagers/the-deteriorating-situation-of-freedom-of-expression-in-afghanistan-e11bda702c79) نیز بخوانید.
0 Comments