گذشتهی
نفوذ و گسترش دوبارهی جنگجویان طالب در جغرافیای شمال، پس از سرنگونکی رژیم
طالبان، بر میگردد به سالهای 1387 و 1388؛ اما شدت تحرکات طالبان، گسترش حضور
نیروهای القاعده و در تازهترین مورد حضور روز افزون تروریستان کشورهای آسیای
میانه در ولایات فاریاب، سرپل و کندز، اتفاقات تازهیی است که تحولات بزرگی را در
پی خواهد داشت.
منابع
امنیتی در ولایات شمال، یکماه قبل از حضور گروههایی از تروریستان ازبیکستانی خبر
دادند که با خانوادههای شان در مناطق تحت کنترل طالبان در ولسوالی کوهستانات ولایت سرپل جابجا شده اند.
این تروریستان که شمار آنان به 20 خانواده میرسد، مردها وظیفهی حضور در جبههی
جنگ علیه دولت افغانستان و زنها ماینسازی و آموزش آن را به جنگجویان طالب به عهده
دارند.
به
دنبال این حضور بیسابقهی تروریستان ازبیکستانی، اکنون منابع امنیتی در ولایت
فاریاب میگویند که بیشتر از 140 تن از تروریستان کشورهای آسیای میانه، همراه با
خانوادههای شان در مناطق تحت کنترل طالبان جابجا شده و در صفوف جنگ علیه نیروهای
امنیتی حضور دارند.
به
نقل از منابع امنیتی،این تروریستان مجهز به سلاحهای سبک و سنگین اند و هنوز از
هویت آنان اطلاع دقیقی در دست نیست. ولسوالیهای المار، قیصار و دولتآباد، از
جمله ولسوالیهای نا امن فاریاب است که این 140 خانواده، در همین مناطق جابجا شده
اند.
نظامالدین قیصاری، فرمانده نیروهای مردمی در
قیصار که علیه طالبان میجنگند میگوید که دهها خانواده از این تروریستان در
ولسوالی قیصار جابجا شده اند. قیصاری میگوید که زنان و مردان با چهرههای نقابپوش
در محلات گشت و گذار میکنند و مردمان محل اجازه ندارند چهرههای آنان را مشاهده
کرده و با آنان وارد صحبت شوند.
این
فرمانده مردمی میگوید که حضور این تروریستها، قدرت تازهیی به طالبان بخشیده
است.
در
همین حال نبی الهام، فرمانده امنیه ولایت فاریاب ضمن تایید آنچه گفته شد، با ابراز نگرانی از حضور تروریستهای منطقوی در
فاریاب، آنان را دردسر تازهیی برای امنیت ولایات شمال میداند.
منابع
امنیتی در شمال افغانستان تایید میکنند که طالبان زمینهی حضور تروریستان منطقوی
را فراهم ساخته و عملیاتهای مشترکی را علیه نیروهای امنیتی افغان انجام میدهند.
شواهد بدست آمده از میدانهای نبرد در ولایات کندز، بغلان، سرپل، فاریاب و جوزجان
نشان داده اند که تروریستانی از کشورهای تاجیکستان، ازبیکستان، چچین، عربستان و
پاکستان در قطار طالبان، علیه دولت افغانستان میجنگند. اکنون در واقع به این که
شمال، به مکانِ امنی برای تروریستان منطقوی تبدیل شده هیچ شکی نیست، اما حضور روز
افزون تروریستان وابسته به طالبان، القاعده، گروه حقانی، تحریک اسلامی ازبیکستان
یا جندالله و سایر شبکههایی تروریستی که در آسیای میانه و منطقه فعالیت دارند،
جدا از نا امنسازی افغانستان چه اتفاقاتی را در پی خواهد داشت؟
هجوم
به مرزهای کشورهای آسیای میانه
یک
منبع اطلاعاتی میگوید که ورود ستیزهجویان آسیای میانه در شمال افغانستان، برنامهیی
است که از مدتی بدینسو از سوی شبکههای استخباراتی برخی از کشورهای قدرتمند دخیل
در امور افغانستان مدیریت میشود. به نقل از این منبع، ستیزهجویانی که تاکنون به
شمال افغانستان اعزام شده اند، اکثراً اعضای تحریک اسلامی ازبیکستان (جندالله) و
بنیادگرایانی اند که علیه حکومتهای آسیای میانه میجنگند و از چندین سال بدینسو،
تحت آموزشهای نظامی و بنیادگرایانه در مدارس دینی پاکستان بوده اند.
کشورهای
آسیای میانه که یکی از مهمترین مراکز رشد و گسترش بنیادگرایی اسلامی بوده اند،
اکنون پس از سالها آرامی که ناشی از سرکوب بیرحمانهیی گروههای بنیادگرا طی دو
دههی اخیر بوده است، شاهد بروز تحرکاتِ علیه امنیت جمعی شان میباشند.
با
این حال، گسترش جغرافیای جنگ در شمال افغانستان و حضور روز افزون تروریستهای
ازبیکستانی، تاجیکستانی و چچینی و افزایش نا امنی در مرزهای آسیای میانه با ولایات
شمال، حکایت از بازی جدیدی به مدیریت شبکههای
استخباراتی در افغانستان و آسیای میانه دارد که عدمِ مهار آن به فاجعهیی بزرگتر
از خود کشورهای آسیای میانه خواهد انجامید.
آنچه
را برخی از منابع نیز تایید میکنند، نقش قدرتهای دخیل در جنگ افغانستان، در
سازماندهی ستیزهجویان آسیای میانه در شمال افغانستان است. به باور این منابع،
ناآرامی درمرزهای آسیای میانه و نفوذ تروریستان در کشورهای هممرز با افغانستان،
میتواند برای روسیه نیز که اکنون در تقابل با ایالات متحده قرار دارد، سرگرمی و
دردسر ایجاد کند.
منابع
امنیتی در ولایات شمال افغانستان، با ابراز نگرانی از روند حضور افزون تروریستان
منطقوی و افزایش تحرکات طالبان، مهار این جریان را نیازمند امکانات، نیروها و
تجهیزات بیشتری میدانند. به گفتهی این منابع، تاکنون هیچ ارادهی برای مهار گروههای
دهشت افگن و جلوگیری از حضور تروریستان منطقوی به ولایات شمال وجود ندارد. این
منابع متعقد اند که حمایت قدرتمند دستگاه استخباراتی و بسیج نیروهای مردمی توسط
رهبران قدرتمند مردمی، میتواند، مانعی برای تبدیل شدنِ افغانستان به پایگاه
تروریستان منطقوی باشد.
رجوع
به جنرال دوستم
نا
آرامیهای اخیر در مرز کشورهای آسیای میانه در شمال افغانستان، باعث بروز نگرانیهایی
در میان رهبران حکومتهای آسیای میانه شده است.
منابع
نزدیک به جنرال دوستم، معاون اول ریاست جمهوری و رهبر قدرتمند مردمی در شمال میگویند
که رهبران کشورهای آسیای میانه، هرکدام جداگانه خواهان ایجاد ارتباط مستقیم و محکم
با جنرال دوستم هستند. به نقل از این منابع، رهبران کشورهای آسیای میانه، به جنرال
دوستم به عنوان کسی مینگرند که میتواند از ایجاد آشوب از آدرس افغانستان، در آن
کشورها جلوگیری کند.
این
منابع میافزایند که رهبران کشورهای آسیای میانه، در تماسهای شان با افغانستان از
رهبران حکومت وحدت ملی و بخصوص از شخص جنرال دوستم خواسته است تا با تامین امنیت
مرزهای آسیای میانه و سرکوب تروریستانی که در شمال افغانستان جابجا شده اند، آنان
را از دخیل شدن در یک جنگ ناخواسته نجات دهند.
هرچند
امید به اینکه جنرال دوستم میتواند تاحدی در سرکوب گروههای تروریستی در شمال
موثر واقع گردد، بیجا نیست، اما اگر واقعبینانه به آنچه در شمال در حال شکلگیری
است ببینیم، بازی فراتر از حدی است که کلید مهار آن در دست جنرال دوستم باشد.
جنرال
دوستم، اکنون معاون اول ریاست جمهوری است و در نْه ولایت شمال، تنها دو الی سه
والی مورد حمایت دارد.در ساختارهای امنیتی و استخباراتی نیز، نفوذ او طی یکدههی
گذشته، به شدت ضعیف شده و تا اکنون بجز از چند فرمانده محلی و نیروهای وفادار
مردمی، امکانات دیگری در اختیار ندارد.
هرچند
سفر اخیر جنرال دوستم، به شمال افغانستان همراه با دستآوردهایی زیادی از جمله
پیوستنِ صدها جنگجوی طالب به صفوف نیروهای دولتی
بود، اما برنامهیی که برای نا آرامیمرزهای آسیای میانه و ایجاد درد سر
برای آن کشورها سنجیده شده، چیزی متفاوت از آنچه است توانایی مهار آن در جنرال
دوستم دیده شود.
رهبران
آسیای میانه از جنرال دوستم خواسته است تا در مرزهای آن کشورها، افراد وفادار و
متعهدش را در رهبری نیروهای سرحدی بگمارد و همچنان با استفاده از فرماندهان محلی
اش در آن مناطق، جلو نفوذ تروریستان را در
مرز آن کشورها بگیرد.
با این حال، جنرال دوستم اگر بتواند با سهمی که در حکومت وحدت ملی دارد، خواستههای
کشورهای آسیای میانه را بر آورده سازد، نام نیکی برای خودش و آسایشی برای مردم
شمال افغانستان را بدست خواهد آورد.
تلاش
برای تامین امنیت در شمال، جلوگیری از نفوذ تروریستان به کشورهای آسیای میانه و در
مقابل بدست آوردن حمایت و امکانات از
کشورهای آسیای میانه توسط جنرال دوستم، از جمله برنامههایی است که وی، این روزها
برای عملی شدنِ آنان تلاش دارد.
جنرال
دوستم اگر بتواند با مهار نمودنِ مخالفتهایی که با عملکردهای ضد طالبانیاش در
ارگ جریان دارد و همگام ساختنِ رهبران حکومت افغانستان در سرکوب تروریستان شمال موفق
شده و از نفوذ آنان در آسیای میانه جلوگیری کند، افغانستان و آسیای میانه را از افتادن در آشوب
بزرگی نجات داده است، اما اگر سیاست طالبپروری در حکومت افغانستان باعث شود این
جریان مهار نه بلکه مانند گذشته تقویت گردد، زمینه برای افتادن افغانستان بدست
تروریستان و ایجاد یک بحران منطقوی فراهم خواهد شد.
نگرانی
کشورهای آسیای میانه از افتادن در دام یک بحران امنیتی که امروز و آیندهی آنان را
تهدید میکند، در حالی است که افزایش تنش میان ایالات متحده و روسیه، خروج نیروهای
ناتو از افغانستان، قدرتمندی روز افزون طالبان و القاعده، علاقهمندی گروههای تروریستی
مانند داعش به حضور در افغانستان و آسیای میانه و گسترش فعالیتهای بنیادگرایانی که
خواهان برپایی خلافت اسلامی در آسیای میانه هستند، به تروریستان منطقوی کمک میکنند
تا بهشت گمشدهی شان را در نبرد با حکومتهای آسیای میانه جستجو کنند.
0 Comments