«این یک فاجعه است»


در زندگی سرمایه‌ی گران‌بهاتر از مقطع جوانی نیست. به همان نسبت صیدی ارزشمندتر و در عین حال آسان‌تر از نسل جوان هم نیست؛ نسل جوان طعمه‌ی است که هرکس در همه جا بدنبال آن است. لذا در هر زمان با تهدیدهای بخصوصی مواجه است. متاسفانه صیاد جوانان همه‌گاه موفق بوده اند، آن هم به چه آسانی!
جوان امروز از دام فالگیر نجات یافته و بدست دزد افتاده است. این بدان معنی است که رسانه‌های مدرن امروزی، اعم از نوشتاری، دیداری، شنیداری و الکترونیکی، از جهاتی جای همه ملاهای قدیمی را گرفته اند، و نقشی بدتر از آن‌ها را در جهتِ ممانعت از رشد اندیشه‌ی رئالی جوانان ایفا می‌کنند. همان‌گونه که ملاهای قدیم مغز بچه‌های مردم را با مشتی اوهام و خرافات و تزریق جهل و ترس خراب می‌کردند، و این منتج به انسداد راه رشد ذهنی و فکری آنان می‌گردید، رسانه‌های امروزی نیز با ایجاد هیجانات کاذب، طرح سوژه‌های مبتذل، درج اراجیف و نمایش آنیمیشن‌ و فیلم‌های تخیلی، عملاً ضرباتِ نابودکننده به ذوق و ذایقه‌ی جوانان وارد آورده و استعداد «چیزی شدن» آن‌ها را مختل نموده است. که در قیاس با خرابکاری ملاهای قدیم بسا گسترده‌تر، بی‌رحمانه‌تر، و مخرب‌تر است؛ بدین ترتیب، بچه‌های مردم از دست موجودات مجرد و نرم و لطیف چون: جن و پری ملاها نجات یافتند و در زیر پنجه‌های پر قدرت و بی احساسِِ غول‌های آهنین و الکترونیک خرد شدند. غول‌های صنعت و ارتباطات، فکر آن‌ها را از مدار درست‌آموزی و واقع‌نگری، خارج نموده و دچار رشد کاذب «پُفکی» می‌نمایند، به نحوی که جوان امروز، در عین با سوادی، بی‌سواد است. همه‌چیز می‌داند، در همان حال هیچ‌چیز نمی‌داند.و از حلِ ساده‌ترین مسایل عاجز است. یعنی که: « نمی‌تواند بیاندیشد و نظریه‌پردازی کند.»
و این یک فاجعه است...

Post a Comment

0 Comments