مختار وفایی
امروز در یک مناظرهی سیاسی که از سوی انستیتیوت دموکراتیک ملی در امور بینالمللی (NDI) برگزار شده بود، شرکت کردم. در این مناظره، مسوولان سه حزب سیاسی( جمعیت، وحدت مردم و اسلامی) برنامهها و طرحهای انتخاباتی شان را بازگو کرده و به سوالات اشتراک کنندهگان پاسخ میگفتند.
عبدالرحمن صمدی، نماینده حزب اسلامی، در سخنان اش از گلبدین حمکتیار به عنوان امیر، رهبر و بنیانگذار این حزب یاد نموده و طرحها و مرامهای گلبدین را نجات دهندهی افغانستان از آفتها و گرفتاریهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و دینی دانست.
صمدی همچنان اضافه کرد، مرامنامه حزب اسلامی از همان ابتدا تاهنو
ز کوچکترین تغییر را شاهد نبوده و این حزب با همان مرام و آرمانی که در زمان تاسیس اش داشت، وارد کارزاهای انتخاباتی شده است.
نماینده حزب اسلامی در حالی که با چهره حق بجانب میگفت، ما دنبال قدرت نیستیم و فقط میخواهیم با به وجود آوردن حکومت اسلامی و تطبیق قوانین ناب محمدی، مردم افغانستان را از این وضعیت نجات دهیم؛ هوادارانِ گلبدین حکمتیار در تالار، برای وی نعرهی تکبیر سر میدادند.
من با مطرح کردن نامهی حکمتیار که به مناسبت تبریکی عید نشر شده و گفته بود که باید اقلیتها از صحنه سیاست افغانستان کنار زده شود، از وی پرسیدم:
در حالیکه حکمتیار به عنوان یک چهرهی وحشتزا در میان مردم افغانستان مطرح است، پس از تشکیل حکومت در افغانستان، طی یکدهه گذشته ضمن اینکه متهم به راهاندازی عملیاتهای دهشت افگنی علیه دولت و نیروهای خارجی بوده است، میلهی تفنگاش هنوز هم دموکراسی و آزادیهای فردی را نشانه گرفته است، تو چگونه و با چه مرام و برنامهای از نجات مردم افغانستان توسط این آدم بشارت میدهی؟
نماینده حکمتیار: امیر بزرگ و رهبر محبوب حزب اسلامی، تنها در ذهن شما وحشتزا میباشد؛ تو در حدی نیستی که در مورد مردِ بزرگی شبیه گلبیدن حکمتیار ابراز نظر کنی، او در قلب همه مردم افغانستان جا دارد و انشاءالله مردم را از این وضعیت نجات خواهد داد.
در مورد اینکه چرا موضعگیری انتخاباتی این حزب مشخص و در یک محور نیست، چون قطبالدین هلال دبیرسیاسی این حزب نامزد انتخابات و یکی از اعضای برجستهی آن معاون داکتر عبدالله عبدالله است، نماینده حزب اسلامی گفت: « خو انتخابات است دگه، دل ما شد د پنج جای میریم...»
سیاست در افغانستان در حدی به رذالت و فاجعه کشانیده شده است که دیگر هیچ خط قرمزی حتی از دین و مذهب نمانده است که سیاسون بر آن نشاشیده باشد.
حزب اسلامی از یک طرف منفجر میکند، از یک طرف از اسلام ناب محمدی حرف میزند و از سوی دیگر ادعای دفاع از دموکراسی، حقوق شهروندی و آزادی زنان را سر میدهد.
حکمتیار رهبرِ فراری و بنیادگرای این حزب، یکی از شدیدترین و افراطیترین اسلامگراهای تندرو است که طی سالهای اخیر دهشت افگنی را تاحدی در شمال افغانستان گسترش داد که عطامحمدنور والی بلخ، به طور علنی از وی انتقاد نموده و عامل نا آرامیهای آنوقت شمال کشور را حزب اسلامی دانست.
تغیر فکر و اندیشه از خاصیت جوامع است، جامعهی افغانستان نیز طی یکدههی گذشته شاهد اندک تحول فکر و اندیشه بوده است، طی این مدت مردم اندیشههای نو را تجربه کرده و دیگر از جزمگرایی و اندیشههای برادر کشی و تمامیتخواهی چون حکمتیار بیزار است.
این منطق حزب اسلامی است که مرامنامه اش در سال 1343 نوشته شده است و هنوز هم بر اساس همان اندیشه و مرام میخواهد بر مردم افغانستان حکومت کند و باعث دگرگونی اوضاع به نفع ملت و کشور گردد.
نه تنها اینکه دیگر تفکر، مرام و سخن حکمتیار در جامعهی افغانستان جایگاه ندارد، بلکه نفوذ تفکر تمامیتخواهی و فاشیستی وی برای آیندهی مردم افغانستان خطرناک و تباهکننده خواهد بود.
بازیای را که حزب اسلامی در آستانهی انتخابات روی دست گرفته است، خطرناک و پیچیده است، از یک سو با تیم انتخاباتی داکتر عبدالله بیعت کرده، از سوی دیگر قطبالدین هلال دبیر سیاسی و معاون اسبق گلبدین حکمتیار را نامزد ریاست جمهوری کرده و همچنانش قدرتش را با حفظ ارغندیوال در وزارت اقتصاد حفظ نموده است.
حاکم شدن این حزب بر سرنوشت سیاسی کشور، بارِ دیگر افغانستان را به عقب میکشاند و دورانِ سیاه طالبان را تکرار میکند...
0 Comments