کاکه ها و زندگی عیارانه در قرن بیست و یک


کلاه قره قل، لنگی پهلوی، رخت مرتب و خوشرنگ، لفظ قلم سخن گفتن و مشارکت داوطلبانه در فعالیت های مدنی و خیریه یادآور رفتار عیارانی در افغانستان است که اصطلاحا "کاکه" خوانده می شوند.
کسی نیست که در مزارشریف ماما ابراهیم را نشناسد. بسیاری از مردم به او اعتماد دارند.
کسی نیست که در مزارشریف ماما ابراهیم را نشناسد. بسیاری از مردم به او اعتماد دارند.

کاکه ها یک طبقه اجتماعی هستند که در هر منطقه افغانستان حضور دارند؛ کاکه های مزار، هرات، کابل، قندهار و... . سبک رفتار و گفتار کاکه ها در تمام مناطق تقریبا یکرنگ است.
در شهر مزارشریف اگر سخنی از کاکه ها به میان آید، بدون شک نام های ماما ابراهیم، خان کاکا، حسام الدین خان حقبین، حسن خان میرزا و چند نفر دیگر، نخستین نام هایی هستند که به ذهن خطور می کنند.
ماما ابراهیم یکی از کاکه های مزارشریف است. اگر بخواهی به خانه او بروی، لازم نیست از خودش نشانی بگیری. تاکسی رانان، دوکانداران و اکثر شهروندان مزارشریف کوچه یی را که شهرداری به نام "پره ماچ" نامگذاری نموده، به نام "کوچه ماما ابراهیم" می شناسند.
حسن خان میرزا، می گوید که بین مسلمانان هیچ فرقی نیست و او عبادتگاهی را برای پیروان هر دو مذهب تشیع و تسنن ساخته است.
حسن خان میرزا، می گوید که بین مسلمانان هیچ فرقی نیست و او عبادتگاهی را برای پیروان هر دو مذهب تشیع و تسنن ساخته است.
ماما ابراهیم مرد 60 ساله یی است که رخت منظم و ساده رنگ می پوشد، دستار پهلوی می بندد. او به سبک دیگر عیاران، سنگین و متین گام بر می دارد. هرچند او گهگاهی در برنامه های سیاسی حضور داشته است، اما می گوید که علاقه چندانی به سیاست ندارد و بیشترین لحظه هایش را در زندگی با مردم و دوستان کاکه اش سپری کرده است.
ماما ابراهیم کاکه ها را چنین تعریف می کند: "کاکه ها کسانی هستند که وفاداری، شهامت، مهمان نوازی، همدلی و انساندوستی شعار و عمل شان باشند".
عیاری و کاکه گی در واقع یک سبک زندگی است که از گذشته های دور نسل به نسل منتقل شده است. کاکه ها که رفتاری صوفیانه دارند، خوش لباس، وفادار، خوش مشرب و البته آشپز خوبی هم می باشند.
دقیقا بیست کیلومتر دورتر از مزارشریف، در بلخ آرامگاه جوانمرد قصاب موقعیت دارد؛ کسی که به عیاری و جوانمردی شهره است و هنوز هم مریدانش به زیارت آرامگاه او می روند.
حسام الدین خان حقبین، از دیگر کاکه هایی است که خود را وابسته به ولایت و قوم و مذهب نمی داند. او با دکلمه این بیت مولانا صحبتش را آغاز می کند:
مذهب عاشق ز مذهب ها جداست
عاشقان را مذهب و ملت خداست
حسام الدین خان در ادامه می گوید: "کاکه ها و عیاران به مذهب، ملیت، دین و نژاد نمی اندیشند. بحث اصلی و اساسی ما روی انسانیت و انساندوستی است".
حسام الدین خان هرچند که در گذشته مقام های مهم نظامی مانند فرماندهی قل اردو، فرماندهی فرقه را عهده دار بود، با آن هم می گوید که رسم کاکه گی و عیاری همواره جزء مهم زندگی روزمره اش بوده است.
حسام الدین خان می گوید که تمام زندگی اش در بودن با اجتماع، مردم و آدم های همرزم و هم اندیشه اش سپری شده و هم اکنون در تمام نقاط افغانستان دوستانی زیادی دارد که همه آنان از کاکه ها و عیاران این زمانه هستند. او در این مورد می گوید: "از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب، در هر ولایتی از کشور که بروم و دوستانم خبر شوند، نوبت دیدن به همه شان برایم میسر نمی شود". او در ادامه می افزاید: " گاهی برای دیدن همه دوستان، آنان را به یک محل دعوت می کنم تا کسی از من ناراحت نشود".
کاکه ها غالبا در بسیاری از امور مردم داوطلبانه اشتراک می کنند و به آنان یاری می رسانند.
کاکه ها غالبا در بسیاری از امور مردم داوطلبانه اشتراک می کنند و به آنان یاری می رسانند.
هرچند در مزارشریف رسم و عنعنات مردم همان رنگ و رونق گذشته اش را تا حدودی حفظ کرده است، اما تعدادی ازین افراد می گویند که درین سال ها دبدبه های (جایگاه) گذشته برایشان نمانده و زمانه خوشی ها و دوستان زیادی را از آنان گرفته و یا دور ساخته است.
حسن خان میرزا، از همقطاران ماما ابراهیم و حسام الدین خان است که بیشتر از هفتاد سال عمر دارد و یکی از کاکه های سرشناس شهر مزارشریف می باشد.
هر کس که برای نخستین بار داخل حویلی حسن خان میرزا شود، چشمش را لوحه درشتی به خود جلب می کند. روی لوحه نوشته شده است: "شیعه و سنی باهم برادرند؛ اختلاف میان آنها شگاف در بین مسلمانان است".
حسن خان عبادتگاهی را در محوطه حویلی اش ساخته است تا پیروان مذاهب تشیع و تسنن از آن در مراسم مذهبی خود استفاده کنند. او می گوید که در ماه محرم شیعه و سنی باهم مشترک برنامه های مذهبی خود را اجرا می کنند و می کوشند تا همدلی را میان آنان بوجود آورد.
حسن خان میرزا یگانه ویژگی خاص دیگر کاکه های مزار را مهمان نوازی می داند: "دسترخوان و درب مهمانخانه آدم های کاکه و عیار مثل سازمان ملل متحد بر روی همه باز است. فقط یگانه شرطی که ما برای احترام گذاشتن و پذیرفتن داریم، انسایت است، نه مذهب، نه دین و نه ملیت".
مختار وفایی / مزارشریف
دویچه وله دری

Post a Comment

0 Comments