حنجره اى كه به جرم آزاديخواهى در سوريه دريده شد با سمفونى جاودانه گشت

نام ابراهيم قاشوش، خواننده ى فقيد سورى و ياد حنجره اش را كه نواى آزادى سرداد، جوان سورى ديگرى جاودانه كرد.

سوريها به شادى و سرزندگى معروفند. همه ى مسافرانى كه به منظور سياحت يا زيارت به سوريه رفته اند، در خيابانها و ميادين و پاركها، پير و جوانهاى سورى را ديده اند كه دايره و دنبك به دست، پاى مى كوبند و آواز مى خوانند. لذا طبيعى بود كه در انقلاب سوريه نيز پايكوبى و آوازخوانى و دست افشانى جاى ويژه اى داشته باشند.

در اين كشور، روزى نيست كه دهها نفر كشته نشوند و صدها مجروح و اسير به آمار قربانيان افزوده نگردد. روزى نيست كه جسدهاى مثله شده در گوشه هاى خيابان و بيابان يافته نشود. روزى نيست كه بر آتش فرقه گرايى و برادركشى دميده نگردد. اما سوريها سوگند ياد كرده اند كه فرهنگ شاد خود راحفظ كنند و صبورانه پيكار براى آزادى و عدالت و شفافيت را ادامه دهند.

يكى از بارزرترين حوادث اوايل انقلاب سوريه، باب شدن ترانه اى با ترجيع بند "ياللا ارحل يا بشار" بود. تظاهركنندگان معترض، با اين ترانه به راس هرم قدرت مى گفتند: حيا كن، حكومت را رها كن. اما پاسخ هرم قدرت، دريدن گلوى "ابراهيم قاشوش" سراينده و اجرا كننده ى اين آواز بود.

با اين حال ياد آن حنجره و آواز در سراسر دنيا پيچيد و به "مالك جندلى" هموطن وهمراه قاشوش رسيد. جندلى كه يك موسيقدان معروف در سطح جهان بود، بدون كاربرد كلامى، تنها با نواى موسيقى، سمفونى "قاشوش" را پديد آورد كه با آن خاطره ى رفيق راهش را جاودانه كند.

البته خود مالك جندلى كه مقيم امريكا است از آتش كينه ى خصم بى نصيب نمانده است. يك بار به خانه ى پدرى اش در شهر حمص حمله كردند و پدر و مادر پيرش را زير ضرب گرفتند و با چشم و چال ورم كرده و بدن درب و داغان رها كردند. چندى بعد هم گلوله ى تانك يا خمپاره، آن خانه را با خاك يكسان كرد.

ليكن اين موسيقيدان هرگز از افشاى جنايات رژيم حاكم بر كشورش بازنايستاد. او هميشه قبل از اين حملات و بعد از آنها، در تظاهرات و فعاليت هاى ضد اسد در واشنگتن شركت كرد و براى انقلاب نواخت و نواخت.

آخرين اثرى كه جندلى پديد آورده و نام "قاشوش" را بر آن گذاشته است، شوق رهايى را به انسان مى دهد، بدون آنكه كلمه اى به هيچ زبانى در اثر بيايد.

گويى آفريننده ى اين اثر با زبان بين المللى موسيقى، مى خواهد به همه ى انسانها بگويد: "پرنده مردنى است.. پرواز را بخاطر بسپار". قاشوشها اگر رفتند، همه ى انسانها از هر جنس و مليت و زبان و آيينى، آزادى را فرياد مى زنند.

Post a Comment

0 Comments