این که زبان یک پدیدهای اجتماعی است و در مسیر زمان دست خوش تحولات میگردد، چیزی است که زبانشناسان نیز به آن معترف
و این روند در هر زبانی به وفور دیده میشود. البته این تغییرات در بخشهای مختلف زبان به وقوع میپیوندد. مهمترین این تحول در بخش واژههای زبان
قابل رویت است که با گذشت زمان معنای برخی از واژهها تغییر میخورد، مثلا در زبان فارسی دری واژهی مزخرف درقرن پنجم و ششم به معنای خوب و
نیکو به کار میرفته در حالی که امروز به معنای زشت و بد استفاده میشود. همچنان برخی از واژهها به
مرور زمان از کار میافتند
حتا به اندازهیی که به اصل زبان بیگانه میشوند. و
این دیگرگونی در تمام زبانهای زندهی دنیا به میان میآید.
اما چیزی که در این نوشته میخواهم به آن بپردازم، سرازیر شدن موجی از کلمات زبانهای بیگانه به زبان فارسی در
شرایط کنونی افغانستان است که میتواند مایهی نگرانی باشد زیرا تدوام چنین وضعیتی میتواند ضربهی
سختی به زبان فارسی وارد
کند، زیرا واژههای فعال این زبان به مرور زمان به
فراموشی سپرده میشوند و جای آنها را واژههای زبان
بیگانه میگیرد. چنانکه امروز در
افغانستان دیده میشود، کاربرد کلمات زبان انگلیسی به جای
واژههای فارسی دری نوعی افتخار پنداشته میشود، برخیها
فکر میکنند که استعمال واژههای انگلیسی به جای کلمات فارسی دلالت بر ترقی فکری آنان میکند. این روند نامیمون را بیشتر در
گفتار افراد بلند رتبه دولتی، مکاتب و نوشتههای ادارات دولت و حتا رسانههای دولتی میتوان سراغ گرفت.
کاربرد کلمات خارجی در گفتار و مکاتب رسمی: گاهی دیده میشود زمانی که برخی از مقامات دولتی و شخصیتهایی که به
نام کارشناس و نظریهپرداز در رسانههای تصویری مصاحبه میکنند، چنان کلمات انگلیسی به کار میبرند
که بسیاری مردم از حرفهای
آنان چیزی نمیدانند. کلمات پالیسی، استراتژیک،
پروسه، پروگرام، راپور، مارکیتنگ کلماتیاند که میخواهند
با استفاده از آن
خود را کارشناس، متخصص و … وانمود کنند و این روند در ادارات دولتی یک مورد نیست بلکه در هر بخشی به صراحت دیده
میشود، و این هم به عنوان مثال به صحبتی کوتاهی یک مامور انگلیسیدان دولتی توجه کنید که با آمر خود
حرف زده است:
-جناب رئیس صاحب سلام
-وعلیکم سلام بفرمائید، امر کنید!
-ببخشید صاحب این یک لیتر letter
(نامه یا مکتوب) است که ما این را
«درفت» draft
(یعنی پیشنویس) کردیم، و برای شما آوردیم که شما این را ساین sign (امضا) کنید و بعد ما آن را سیند send (ارسال) میکنیم و این برای Capacity building (ظرفیتسازی) ما بسیار Effective (اثرگذار یا موثر) است. به همین گونه دهها مورد دیگر.
همچنان کلمات:file، media program، register، visit، invitation،تقریبا کلماتیاند که به واژههای فعال زبان
فارسی مبدل گردیدهاند و در موسسات غیر دولتی و دولتی افغانستان کاربرد فعال دارند.
همین گونه در مکاتیب رسمی دولتی نیز این موضوع زیاد به چشم میخورد که کلمات انگلیسی را با رسمالخط فارسی با
دنیای از غرور و افتخار این گونه مینویسند، مانند آپدیت، درفت، لیتر، سیند، ریسیف، لوکل، استرکچر،
میتنیگ، میت،
اپاینت مینت، ریسک، پیکچر، سکیچول تایم، فایننس منیستر، فون نمبر، دیدلاین و … امثال آن کلمات هستند که
درمکاتب رسمی استعمال میشوند.
درزبان رسانهها: اگر چه که وزیر صاحب اطلاعات و فرهنگ به این امر توجه زیاد دارد که خبرنگاران را به جرم
استفاده از کلمات خارجی! مجازات کردند ولی در روزنامههای دولتی علاوه بر دی دی آر و پی پی آر و «اسپیشل فورس»
و شاپ و چینج و … دهها
کلمهی دیگر زبان پشتو را به نام ترمینالوژی ملی
جایگزین واژههای فعال زبان فارسی ساختهاند درحالی که
مطابق اصول روزنامهنگاری،
در اطلاعرسانی باید از اصیلترین کلمات همان زبان استفاده
شود.
در تلویزیون دولتی گوینده درجریان طرح پرسشی کلمهی «مسیج» را دوبار تکرار کرد و مهمان برنامه درحالی با
دستانش اشاره میکرد متواتر واژهی «سیرکل» و « راپور» را که در فارسی معادل آنها
وجود دارد، استفاده میکرد.
در لوحهها و تبلیغات: از اثر سعی و تلاش همه جانبه مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان
دیده میشود که از کراچی بولانیفروشی گرفته تا کمپنیها و فروشگاههای بزرگ همه جا واژههای
خارجی به جای کلمات و
براساس دستور زبان فارسی استعمال شده است، مانند بیف برگر
احمدزی، چکن سوپ… گالری…. صالون عروسی کابل گرین…. کمپیوتر
ستور…. صالون فیشن…
پرودکشن…. در حالی میشود آن را هم به زبان فارسی و هم به زبان انگلیسی با حفظ رسمالخط هر دو زبان نوشت.
در رسانههای گفتاری: تنها در شهر کابل رادیوهایی نشرات میکنند که نتایج کارشان جز ترویج فحشا، فرهنگ و
زبان بیگانه مفادی دیگری برای این کشور جنگزده ندارند. به وفور شنیده میشود که گویندگان این رادیوها
زمانی که با شنوندهها از
طریق تیلفون صحبت میکنند، حتا جملات انگلیسی را به
کار میبرند، مانند هلو چطور هستید گود مارنینگ.
اما چیزی که قابل نگرانی است این که این روند رو به افزایش با گذشت هر روز بیشتر میشود ولی متاسفانه مرجعی
وجود ندارد که در مقابل این وضعیت از زبان و ادب این کشور دفاع کند. تنها چیزی که تا هنوز کمی توانسته است
در مقابل این موج
مقابله کند، برخی از رسانههای چاپی و دیداریاند. که
دربرابر این موج کلمات خارجی دست به ترکیبسازی زدهاند.
ادامهی این وضع در درازمدت میتواند پیامدهای جبرانناپذیری داشته باشد و اگر زبان فارسی دری یک زبان بدون
پشتوانهی تاریخی و ادبی میشد بدون شک در چنین یک وضعیتی حالا تضعیف میشد و به مرور زمان نابود میگردید. ولی با وجود آن هم تداوم این
روند قابل نگرانی است و شاید هم ترویج واژههای انگلیسی در زبان فارسی مانند دیگر امور جز از برنامههای پلان شده خارجیها باشد و کسانی را با
دادن پول به اجرای آن گماشته باشند.
و امروز بر فرهنگیان و قلم به دستان این سرزمین است که از زبان خود دفاع کنند و نگذارند کاخ بلند نظم فارسی
از اثر بیتوجهی نسل امروز از باد و باران گزند ببیند و سالها رنج بزرگان این خطهی تاریخی به هدر برود.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افگندم از نظم کاخ بلند
که از باد وباران نیابد گزند
همچنان رسانهها از همه بیشتر مسوولیت دارند تا با روشن ساختن اذهان عامه در برابر این موج به صورت سامانمند
مقابله کنند و نگذارند که زبان فارسی از گذشتهی تاریخی خویش جدا ساخته شود.
با وجود این نابسامانی آیا راه حلی برای جلوگیری از آن وجود دارد؟ بلی اگر مقامات مسوول فرهنگی از دایرهی تنگ
تعصب پروری و تعبیض بیرون بیایند و در صدد یافتن راه حلی برای این مساله برآیند به راههای فراوان وجود دارد از جمله دولت میتواند نهادی مانند
آکادمی علوم ایجاد کند و نخبهگان فرهنگی را بدون در نظرداشت سایر مسایل به کار بگمارد تا در برابر هر کلمهی تازه وارد که معادل آن در زبان ما
وجود ندارد ترکیبسازی کنند. و همچنان از کاربرد واژههای خارجی در رسانهها تبلغات و لوحهها نیز جلوگیری کند و این مساله تا اندازهیی
جدی گرفته شود که متخلفین مجازات شوند.
گُل نیست، ماه نیست، دل ماست پارسی
غوغای کُه، ترنم دریاست پارسی
0 Comments