نشست چهار روزه ی شیران در ؛لویه چرگه"

نویسنده: مختار وفایی

حامد کرزی در هشتم مارچ سال جاری در یکی از سخنرانی هایش برگزاری لویه جرگه عنعنوی را مطرح نمود، لویه جرگه ی که هیچ گاه نمی توان به آن جایگاه قانونی را در شرایط کنونی افغانستان قایل شد. طرح برگزاری این لویه جرگه از سوی رییس جمهور در حالی مطرح گردید که کشور دارای شورای ملی می باشد. و در قانون اساسی کشور آمده است که: ...لویه جرگه در نبود شورای ملی بر گزار می گردد. برگزاری این لویه جرگه با مخالفت های شدیدی تعدادی از رهبران جهادی آگاهان و افراد سیاسی در کشور روبرو گردید. پارلمان که یکی از نهاد های مخالف با برگزاری این لویه جرگه بود تا یک روز قبل از بر گزاری این لویه جرگه به شمول رییس یک صد و هفتاد و یک تن از اعضای پارلمان برای اشتراک درین لویه جرگه ثبت نام کرده بودند، طالبان ادعا کرده بودند که نقشه ی امنیتی این جرگه را بدست آورده و پیام های تلفنی نیز به تعدادی از نمایندگان رسیده بود که آنها را در صورت اشتراک درین جرگه تهدید به مرگ نموده بود، اما با وجود این همه مخالفت ها آقای کرزی اسرار ورزید که باید لویه جرگه به همان وقت تعین شده اش بر گزار گردد.
گزینش اعضای لویه جرگه
نحوه گزینش این دو هزار اشتراک کننده بر همگان سوال بر انگیز می باشد و گفته می شود که کسانی که درین جرگه اشتراک نموده اند تعدای از آنها هیچ آگاهی در مواردی که باید درین جرگه روی آن بحث صورت گیرد ندارند و حتی نمی دانند که پیمان ستراتیژیک چیست؟ و در امضا و یا رد این پیمان چه منافع و زیان های مردم کشور ما در آن نهفته است، به گفته ی تعدادی از خبر نگاران، افرادی درین جرگه حضور داشتند که سواد کافی برای خواندن و نوشتن را ندارند. و نحوه گزینش این افراد نیز به دستور خود آقای کرز ی و والیان و ولسوالان بوده اند، مردم هیچ نقشی در گزینش این افراد نداشته اند ،بنابرین هیچ یک ازین افراد نمی توانند از مردم نمایندگی نمایند؛ پس این جرگه به اساس خواست ها و نیاز های مردم بر گزار نگردیده بود.!
روز اول:
این لویه جرگه روز چهار شنبه 25 عقرب با حضور بیش از 2000 تن از سراسر کشور با سخنان آقای کرزی آغاز به کار نمود. صبغت الله مجددی رییس ، نعمت‌الله شهرانی معاون اول، محمد عارف نورزی معاون دوم، محمد علم ایزد‌یار منشی اول، حیات‌الله بلاغی منشی دوم و صفیه صدیقی سخنگوی این جرگه تعین گردید. رییس جمهور کرزی در افتتاح این جرگه سخنرانی"تاریخی"نمودکه سوژه ی گردید برای رسانه های داخلی و خارجی، در نخستین روز و در لحظات افتتاح این لویه جرگه از آقای کرزی انتظار می رفت که درین سخنرانی اش به موارد بیشتری از جمله چونگی و اغاز دور دوم پروسه انتقال قدرت حرف بزند اما هیچ حرفی تازه ی برای گفتن نداشت و همان حرف های که همیشه یاد آور میشد دوباره تکرار نمود، آقای کرزی مثل همیشه گفت: ما به پایگاه های دایمی نظامی امریکا نیاز داریم و در صورتی این پایگاه ها را می پذیرم که نیروهای امریکایی عملیات شبانه ی شان را بس کنند و اختیار زندان ها را به افغان ها بدهند. رییس جمهور کرزی خظاب به حاضرین گفت: ما"شیر" هستیم و امریکا باما باید به عنوان "شیر" معامله نماید. آقای کرزی در حالی نام شیر را بر خودش نسبت داد که معنی شیر در فرهنگ عمیدآمده است: شیر می تواند درنده باشد ، شیر هیچ قانونی را نمی شناسد، شیر خطرناکترین درنده ی جنگل است و هرازگاهی که بخواهد به زیر دستانش حمله نموده و دیگران را می درد، اما آقای کرزی با کمال افتخار همه ی این ها به خود نسبت داد. روز اول به همین منوال گذشت...
سانسور رسانه ها در روز اول
به دنبال کارهای غیر قانونی اعضای این لویه جرگه در نسختین روز دست به سانسور رسانه ها زدند.
رسانه ها که به عنوان یک گروه ناظر بر عملکرد های حکومت عمل می کنند و همواره ملت را از کارها و فعالیت ها و چگونگی کارهای حکومت با خبر می سازند وهمیش نا رسایی ها و کمبودی های حکومت داران را به تصویر می کشند تا متوجه کمبودی های شان گردند، و همکار خوبی برای ملت و دولت بوده اند، اما مسؤولین برگزاری لویه جرگۀ در نخستین روز آغاز کاری این جرگه، مانع حضور خبرنگاران درین جرگه شدند.
از مجموع رسانه های داخلی و خارجی، تنها به تلویزیون ملی اجازه داده شد تا وارد مجلس شود. در حالی که این تلویزیون را نمی توان"ملی" نامید، بلکه کاملاً بلندگویی است که در اختیار حکومت قرار دارد و شهروندان و مردم هیچ گاه نتوانسته اند خواست ها و انتقاد های شان را راجع به مسوولین و حکومت ازین طریق به گوش شان برسانند. مسوولین این لویه جرگه ی غیر قانونی با این کارشان شاید می خواستند که مردم از کارها و عملکردهای غیر قانونی که در زیر این خیمه میگذرد غافل بمانند.
روز دوم
دومین روز کاری لویه جرگه ی عنعنوی با پرتاب دو فیر راکت در اطراف خیمه ی این جرگه آغاز گردید، پرتاب این دو فیر راکت ضمن اینکه یک تن از شهروندان شهر کابل را زخمی نمود ، باعث گردید تا تعدادی از اعضای این جرگه نیز ساعت ها بعد در خیمه حضور یابند و کارها نیز به کندی مواجه گردد. در روز دوم این جرگه روی مسوده پیمان استراتیژیک میان افغانستان و امریکا صحبت و نظر خواهی می گردید.
چهل کمیته ی کاری
اشتراک کنندگان به چهل کمیته ی کاری تقسیم شدند که هر کمیته دارای یک رییس می باشد تا نظریات این چهل نفر را در رابطه به موضوع گرفته و به هیئت اداری تسلیم نماید تا در اخیر با جمع بندی همه نظریات و پییشنهادات که درین مورد گردیده صحبت نمایندو به یک نتیجه برسند.
مشکلی که عدد"بی ناموسی" درین جرگه ایجاد کرد!
عدد "39" در میان مردم افغانستان یک عدد نحس است و تاهنوز این عدد توانسته است زیان های هنگفتی را در موارد مختلف به مردم و حکومت افغانستان وارد نماید. این که چرا مردم ازین عدد نفرت دارند تاهنوز دلایل و گفته های زیادی درین مورد گفته شده که هیچ کدام آن ریشه ی دینی،علمی و منطقی نداشته و فقط ناشی از فرهنگ ضعیف و بی سوادی و نا آگاهی مردم می باشد، متاسفانه بعد از ینکه این عدد در داخل مجلس نمایندگان کشور را یافت، اینبار در داخل لویه جرگه عنعنوی که نخبه ها و سر دمداران مردم افغانستان در آن جمع شده بودند و راجع به سرنوشت ملت شان می اندیشیدند مشکل بزرگی را ایجاد نمود.حالا با کدام منطق بپذیریم که کسانی که به این چنین مزخرفات سر فرود می آورند و وابسته به این چنین مزخرفات می باشند بتواند از مردم ما نمایندگی نموده و مشوره سرنوشت ساز را به حکومت بدهند!
اعضای این لویه جرگه که به 40 کمیته ی کاری تقسیم شده بودند، اعضای کمیته "39" حاضر نشدند تا در کمیته ی بانام "39" کار نمایند.
گفته می شود که اعضای این جرگه بر سر اتاق شماره 39 نیز حساسیت نشان دادند و درین مورد نیز سخت مشکل داشتند، درین روز که باید اعضای این جرگه بر سر مسوده ی پیمان استراتیژیک میان افغانستان و امریکا صحبت می کردند،مواد این پیمان که در آن خواست های امریکا مطرح شده است در اختیار اعضای لویه جرگه قرار نگرفتند و این روز نیز به بحث های بیهوده و مطالب حاشیه وی گذشت و در اخیر روز به هیچ کدام دست آورد و نتیجه ی نرسید.
روز سوم
طرح مصالحه با طالبان که از دیر زمانیست دغدغه ی حامد کرزی می باشد، این طرح تاهنوز ضمن اینکه هیچ دست آوردی ندارد، قربانی ها ی زیادی را از مردم ما گرفته است. ایجاد شورای عالی صلح که زمینه ی بود برای ایجاد حیف و میل پول های بیت المال و ملیاردها دالر کمک ها ی کشورهای خارجی توسط تعدای از افراد خاص که توسط حامد کرزی گماشته شده بود. آقای کرزی برای اینکه افراد و رهبران جهادی را که از وی نارضی بودند،مصروف نگه دارند و زمینه ی گرفتن معاش و رفتن سفرهای خارجی را برایشان مهیاسازند دست به ایجاد این شورا زد. و مدتی سر می خوبی برای تعدادی از افراد استفاده جو و معامله گر بود که خون آشامان، و قاتلان مردمان بی گناه ما را از زندان ها رها نمودند تا سریال تلخ طالب همچنان ادامه داشته باشد.
روز سوم جرگه ی نام نهاد کرزی نیز به مشوره گیری از اشتراک کنندگان در رابطه به مصالحه با مخالفین حکومت اختصاص داده شده بود.
نتیجه ی که بعد بر رسی و بحث ها و گفتگوها درین مورد از اذهان این افراد تراوش نمود همان گفته های بود که مدت هاست روشنفکران و سیاسیون افغانستان بر ان تاکید دارند، اما متاسفانه کرزی و جامعه جهانی نمی خواهد با از بین بردن و از میان برداشتن طالب بر اهداف شوم شان لگد بزند. مصالحه با پاکستان بجای طالبان حرفی بودکه بعد از ترور اقای ربانی رییس شورای عالی صلح از زبان آقای کرزی شنیده شد اما بعد هیچ گاه این حرفش را نخواست عملی نماید و روزهای اندکی ازین حرفش نگذشت که به سفارش اربابان پاکستانی اش پاکستانی را برادر و دوست خطاب نموده و گفت ما همواره در کنار پاکستان خواهیم ماند.
روز چهارم و پایانی
در روز چهارم و پایانی این جرگه تصمیم گرفته شد که افغانستان با امریکا پیمان اشتراتیژیک امضا نماید.
و اعضای لویه جرگه با پیمان استراتیژیک میان افغانستان و امریکا موافقت کردند، حامد کرزی در مراسم اختتامیه ی این جرگه سخنانی کوتاهی داشت و گفت: مشوره این جرگه را سر لوحه کارم قرار داده و بر عملی نمودن می کوشم.
اما در امر مصالحه با طالبان این جرگه گفته است که باید در مصالحه با گروه طالبان تجدید نظر گردد و با پاکستان نیز درین رابطه مذاکر ه گردد.
این خواست ها و موافقت اعضای این جرگه در حالی مطرح گردید که تاهنوز مشخص نیست که امریکا درین مورد چه خواست ها و انتظارات از افغانستان دارد!؟
لویه جرگه ی که در مغایرت با قانون اساسی کشور قرار داشته باشد و در گزینش شرکت کننده گان این جرگه مردم هیچ نقشی نداشته باشند؛ چگونه می توانیم بگوییم که درین جرگه خواست های مردم افغانستان بیان گردیده است، این لویه جرگه یک تربیون فرمایشی بود که از طرف اربابان قدرت با برنامه های پشت پرده و از قبل تعین شده با گردهم آوردن چند تن از "بلی گویان" کرزی راه اندازی گردیده بود، درین جرگه بیشتر از بحث و گفتگو بر روی موارد تعین شده و سرنوشت ساز ،اعضای این جرگه درگیر بحث های حاشیه یی پوچ و بی معنی شده بود که بی درایتی و نادانی شان را به دنیا اثبات نمودند.
گفته می شود که بعد از نهایی شدن متن این پیمان، حکومت این پیمان را به مجلس نمایندگان می فرستد تا نمایدنگان"واقعی" مردم راجع به این پیمان تصمیم بگیرند.
درینحال مجلس نمایندگان نیز از وضعیت خوبی برخوردار نیست و چالش بزرگی دامن این مجلس را گرفته است که از همان ابتدای تاهنوز نتوانسته است از آن رهایی یابد و به سرنوشت ملت و آینده ی کشوربیاندیشند ؛ وکلا هر کدام دنبال منافع شخصی خود هستند و تاهنوز هیچ دست آوردی برای مردم ندارند و منافع ملی نیز درینجا مد نظر گرفته نخواهد شد.
Wafayi_70@yahoo.com

Post a Comment

0 Comments